عنوان: طنز و حاضرجوابی در گسترهی ادب پارسی
استاد راهنما : دکتر حمیدرضا سلیمانیان
استاد مشاور: دکتر علی اردلان جوان
نگارش: اشرف نایب
چکیده
طنز بهعنوان یک مقوله ادبی از دیرباز در میان شاعران و نویسندگان رواج داشته است.طنز ابزاری برای تفریح و سرگرمی نیست ،بلکه یک تعهد است،یک رسالت که باید انجام شود.ازجمله کسانی که این بارامانت را به دوش کشیدهاند میتوان از سنایی،عطار،مولانا،سعدی،حافظ و عبید زاکانی نام برد.عدهای از این افراد به جهت مشرب صوفیانهای که داشتند طنز را در جهت اندیشههای تعلیمی و انتقادی به کار گرفتند وعدهای هم بهطور مستقیم زبان به اعتراض گشودند.اعتراض خود را در لفافه طنز پیچاندند و بهصورت نثر یا نظم بیان داشتند. این کار بسیار دشواری است زیرا هرگاه تاریخ ،چهره تاریک و عبوس خود را به مردم مینمایاند،ظلم و ستم و فقر و فساد و تعصبات کور،جامعه را به زوال و انحطاط میکشاند و هیچ زبان گویایی برای انتقاد باقی نمیماند،این طنزپرداز است که مردانه پای به میدان نبرد میگذارد و شمشیر برنده طنز را برمیکشد. طنزپرداز بهعنوان نماینده آحاد مردم شجاعانه سینه سپر میکند و لب به اعتراض میگشاید،از عواقب و پیامدهای شوم آن نمیهراسد .
حاضرجوابی یکی از چشمههای مهم و بارز دریای طنز است که در فرهنگ ایران سابقهای دیرینه دارد.هنر حاضرجوابی از تواناییهای ارزنده و کمیاب است که گاه بهطور ذاتی دروجودانسان نهادینه میشود و گاهی هم قابل آموختن است .
در طول تاریخ شعر و ادب پارسی ادیبان و شاعران یا افراد بذلهگویی را میشناسیم که نکتههایی را به کار میبستند ودرسخنان خود استفاده می کردند و مخاطب را از این سخنان خود متعجب و متنبه میساختند. نکته قابلذکر در طنز این است که در طنز بیعدالتی وجود ندارد و فقط قشر خاصی را مورد هدف قرار میدهد و قشر دیگری را مورد تعریف و تمجید قرار میدهد.هر طبقه یا قشری که اشتباه کند ،موردانتقاد غیرمستقیم قرارمی گیرد چه ثروتمند جه فقیر ،چه عالم وجه بیسواد،چه مرد و چه زن ،در صورت بروز خطا نیش تیر زهرآلود طنز به سمت آنهاست .