تحلیل بینامتنی تلمیحات در شعر محمدکاظم کاظمی
استاد راهنما: رضا چهرقانی
نگارش: محبوبه ذوالقدر
دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، دانشکده ادبیات و علوم انسانی .- 1396.
چکیده
مطالعات بینامتنی یکی از رویکردهای مهم در پژوهشهای ادبی معاصر شناخته میشود. مفاهیمی، مانندِ تضمین، اقتباس، حل، درج، تلمیح و... که در بلاغت و نقد سنتی ادبیات فارسی مورد توجه قرارگرفته معادل مفاهیم نظریه بینامتنیت است. طبق نظریه بینامتنیت، هر متن ادبی، بازخوانش و زایشی از آثار ادبی پیشین یا معاصر با خود است. با عنایت به این تعریف میتوان تلمیح را یکی از مصادیق بارز بینامتنیت تلقی کرد. یکی از شاعرانی که به صورت گسترده از این آرایه در شعر خود استفاده کرده محمدکاظم کاظمی شاعر پرآوازه معاصر است که در این پژوهش شیوههای کاربرد تلمیح در اشعار او با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شدهاست. بدین منظور نخست نظریه بینامتنیت و نظریهپردازان این رویکرد و انواع تلمیح و وجوه اشتراک آن با صنایع دیگر تبیین و سپس اشعار کاظمی بر اساس این نظریه مورد بررسی و تحلیل قرارگرفتهاست. چنانکه نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد، تلمیحات شعر کاظمی غالباً در پیوند با موضوعات و متون دینی از قبیل قرآن، حدیث، تاریخ اسلام، قصص انبیاء و... شکل گرفته و روابط بینامتنی بر مبنای قواعد سه گانه کریستوا میان متن حاضر و غایب، به صورت نفی جزئی، نفی متوازی و نفی کلّی بروز یافتهاست که در این میان نفی جزئی در اشعار کاظمی از بسامد بیشتری برخوردار است.
کلمات کلیدی: تلمیح، بینامتنیت، محمدکاظم کاظمی، کریستوا، نفیهای سهگانه
این پایان نامه در کتابخانه تخصصی ادبیات موجود می باشد.