باز شناخت مبانی نظری و کارکردهای اسطوره شناسی تطبیقی
استاد راهنما: مهیار علوی مقدم
نگاز: مهری موسوی تقی آبادی
دانشگاه حکیم سبزواری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی- 1396.
چکیده
برای واژهی اسطوره از دیدگاههای مختلف، تعریفها و برداشتهای متعدّدی ارائه شده است و همین تفاوت دیدگاهها و بررسی و پردازش به این واژه، از منظر صاحبنظران در عرصهی علوم و دانشهای گوناگون، سبب شده تا نظریّهها و کاربردهای مختلفی در خصوص این مفهوم بوجود آید و از دیدگاههای مختلف به آن پرداخته شود.این پایاننامه را با عنوان« بازشناخت مبانی نظری وکارکردهای اسطوره شناسی تطبیقی» نگاشته و کوشیدهام تا دربارهی رویکردهای گوناگون به اسطوره یا به اصطلاح «نظریّههای اسطورهای» که چه بسا قدمتش برابر با خود اسطوره نیز میباشد، بحث و پژوهش نمایم؛ نظریّههایی که قدمتش به دوران پیش از سقراط میرسد. امّا نظریّهها و دیدگاههای کاربردی جدید و مدرن از نیمهی دوم قرن نوزدهم، شکل و چارچوب علمی بهخود گرفته است و تلاش نمودهام تا علاوه بر معرفی این مکاتب، اندکی از نظریّهها و دیدگاههای اندیشمندان صاحب نظر در این عرصه را به ویژه در خصوص اسطورههای آدونیس، خلقت و آفرینش و شاه اودیپ به شیوهی تطبیقی مورد بحث و بررسی قرار دهم. مطالب این نوشتار در کنار این هدف غایی، مشتمل بر مباحثی عمده و اساسی در اسطورهشناسی از دیدگاههای مختلف و معرّفی اسطورهشناسان تطبیقی معاصر همچون ژرژ دومزیل، روژهکایوا، ژرژگودروف، جیمزدارمستتر، جلال ستّاری، ابراهیم پورداوود، بهرام فرهوشی، مهرداد بهار، ژاله آموزگار و ... نیز می باشد.نتیجهی حاصل این پژوهش آن است که اسطورهشناسان تطبیقی نامدار عصر ما از هر مکتبی که باشند، همگی از اساطیر، معنایی خاص را برداشت نمودهاند که هر چند در ظاهر تفاوتهایی با هم دارد امّا از نظر اصل و اساس، به یک موضوع واحد یا شبیه به هم ختم میشود و همه اساطیر را «معنی دار» دانستهاند با این تفاوت که بعضی آن معنا را قدسی، مینوی و لاهوتی و برخی دیگر، آن را « رمزی » گفتهاند. بنابراین با تحویل اسطوره ، شأنش را بالا بردهاند و گروهی دیگر با تفسیر اسطوره معنای آن را تا حد «نشانه ی زبانی» تقلیل داده و بنابراین از شأن اسطوره کاستهاند . امّا وجه اشتراک تمامی این اندیشمندان مکاتب تطبیقی، اسطورهشناسی کاربردی آن است که همگی معتقدند اسطوره بر مبنای رمزی دلالت دارد و تطبیق سه اسطوره آدونیس، خلقت و آفرینش و شاه ادویپ در این نوشتار از دیدگاه تمامی این مکتبهای ده گانه اسطورهشناسی تطبیقی صورت گرفته است و نتیجهی نهایی پژوهش حاضر این است که اسطوره شناسان نامدار عصر ما از هر مکتب اسطورهشناسی که باشند، همگی از اساطیر، مفهوم و برداشتی خاص را داشتهاند و این پیکرگردانی اساطیر است که از ملّتی به ملّت دیگر متفاوت بوده وگرنه اصل و اساس کار مشترک است.
کلمات کلیدی: ادبیات تطبیقی، اسطوره شناسی، رمز نگاری
این پایان نامه در کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی موجود می باشد.