مصطفی رحماندوست از چهرههای شناخته شده در حوزه شعر و داستان کودکان و نوجوانان است. او نخستین تأثیر قصهگویی را بردن بچهها از عالم واقعی به دنیای خیال، یعنی جایی که کودک در ذهن خود جهانی تازه برای داستان میسازد دانست و گفت: این روند، علاوه بر تقویت تخیل، مهارت شنیداری، گویایی، گنجینه واژگان، و توانایی انتقال مفاهیم در کودکان را افزایش میدهد.
او یکی از مهمترین دستاوردهای قصهگویی را ایجاد ارتباط عاطفی بین کودک و قصهگو دانست و افزود: فرقی ندارد که قصهگو مادر باشد یا مربی؛ همین که کودک میبیند بزرگتر برایش وقت گذاشته و قصه میگوید، حتی اگر قصه بیمعنی باشد، احساس مورد توجه قرار گرفتن در او شکل میگیرد که تأثیر مثبت روانی دارد.
جشنواره قصهگویی کانون که امسال بیست و ششمین دوره آن در یزد در حال برگزاری است، رویدادی است که تلاش دارد این سنت را در عصر تکنولوژی و دوره ارتباط فراگیر کودکان و نوجوانان با فضای مجازی، تقویت کند. رحماندوست در ادامه به این موضوع اشاره و اضافه کرد: هیچ وسیله دیجیتالی نمیتواند جایگزین عاطفهای شود که در قصهگویی ایجاد میشود. بزرگترها همیشه نگرانند که فضای دیجیتال، کتاب و قصه را از بچهها بگیرد. اما این ابزارها هرچقدر هم جذاب باشند، احساس و عاطفه ایجاد نمیکنند، ما باید قصهگویی را بهروز و متناسب با دنیای دیجیتال، جذابیتهایش را بیشتر کنیم، اما از این سنت غفلت نکنیم.
بخشی از هنر قصهگویی در آموزش مهارتهای زندگی و ایجاد حس امید و سرزندگی در کودکان است. رحماندوست به تجربهای در این زمینه در ارتباط با کودکان بیمار در بیمارستان اشاره کرد و یادآور شد: یکبار به دیدار کودکان بیمار رفتم و به پیشنهاد یک پرستار برایشان شعر و قصه خواندم. دیدم که بچهها با وجود سِرم و وضعیت نامناسب جسمی، دور هم جمع شدند و حالشان بهتر شد. این تجربه باعث شد بعدها دورههایی برای آموزش قصهگویی بیمارستانی به پرستاران و داوطلبان برگزار کنم.
رحماندوست با تأکید بر اینکه نویسندگان کودک و نوجوان وظیفه دارند قصههای پرکشش بنویسند، افزود: نویسنده قرار نیست قصهگو باشد، اما قصه خوب، خوراک اصلی قصهگویی است، البته هستند کسانی که هم نویسنده خوبیاند و هم قصهگو.
او که نخستین دبیر جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود، گفت: متأسفانه شنیدهام که گاهی قصهگویی به سمت نمایش و تئاتر رفته است، این کار اشتباه است، قصهگویی مادرِ تئاتر است و نباید با آن یکی شود، قصه، گفتنی است.
رحماندوست با اشاره به لزوم تدوین منابع علمی و پژوهشی در حوزه قصهگویی، تأکید کرد: وقتی تدریس قصهگویی را شروع کردم، منبعی نداشتیم. بعدها کتابی نوشتم که از چاپ چهارم دیگر اجازه انتشارش را ندادم. پس از آن منابع خارجی تهیه و ترجمه شد. اما هنوز هم جای پژوهش درباره تجربههای بومی و شیوههای جدید قصهگویی خالی است.
او پیشنهاد تشکیل آکادمی قصهگویی در ایران را مطرح کرد و افزود: 26 سال از آغاز جشنواره قصهگویی میگذرد. اکنون زمان آن رسیده است که به راهاندازی یک آکادمی قصهگویی فکر کنیم؛ مرکزی که بتواند پژوهشهای علمی درباره تأثیر قصه بر آموزش، درمان، و رشد کودک انجام دهد.
این نویسنده پیشکسوت، حضور قصهگویان خارجی در جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را فرصتی دانست تا قصهگویان ایرانی توانمندیهای خود را بهتر بشناسند و در پایان گفت: قصهگویان ما چیزی کم ندارند. اگر نمایش اجرا نکنند و فقط قصه بگویند، چیزی از قصهگویان جهان کم ندارند. امیدوارم این جشنواره همچنان با قدرت ادامه یابد و به تداوم آن افتخار میکنم.
تداوم برگزاری جشنواره قصهگویی طی 26 سال و از سوی دیگر، استقبال کودکان و نوجوانان از این هنر، لزوم توجه به «قصهگویی» را به عنوان یکی از ابزارهای پیوند میان کودکان و نوجوانان با ادبیات ایرانی دوچندان میکند. با وجود آنکه قصهگویی در ایران سنتی دیرینه و ریشهدار است، اما همچنان از نظر اهل فن و پژوهشگران مغفول مانده و نیازمند بررسی و روزآمدی است.