شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی، یا آنطور که علی بن احمد بیستون در نزدیکترین نسخه به زمان مرگش (با فاصله ۳۵ سال) از او یاد میکند «مولانا و شیخالشیوخ فی عهده و قدوهالمحققین و افصح المتکلمین و مفخر السالکین، مشرف (شرف) المله و الحق و الدین مصلح الاسلام و المسلمین شیخ سعدیشیرازی قدس سره»، در روزگار پرآشوب حمله مغول و جنگهای صلیبی زندگی میکرد.
روند زندگیاش همیشه آمیخته با سفر بود و یک جا نماندن، تحصیلات عالی در بغداد، سفرهای گسترده به نقاط مختلف جهان اسلام و حتی اسارت موقت، همه بر شخصیت و آثار او تأثیر گذاشتند و او را از واعظی منبری، به معلم انسانشناسی متعادل و نرمخو تبدیل کردند. سرانجام پس از سالها سفر و تجربه، به شیراز بازگشت و با سرودن آثار ماندگار خود، جایگاه ویژهای در ادبیات فارسی یافت، و در همین شهر آرام گرفت.
بعد از سرایش بوستان در سال ۶۵۵ قمری _که جهان آرمانی سعدی است و به ابوبکر بن سعد زنگی، حاکم فارس، تقدیم شد_ گوشه نشینی اختیار کرد و تصمیم گرفت باقی عمر را به سکوت بگذراند و دیگر چیزی ننویسد، اما چنانکه در دیباچه کتابش میگوید به تشویق یکی از دوستان درست در اول اردیبهشت ماه جلالی دوباره نوشتن را آغاز میکند و گلستان یک سال بعد از بوستان یعنی در ۶۵۶ قمری متولد میشودسعدی احتمالاً در سال ۶۰۶ هجری قمری (حدود ۱۲۱۰ میلادی) در شیراز به دنیا آمد، اما تاریخ دقیق تولد او نامشخص است و برخی منابع سالهای دیگری مانند ۵۸۵ یا ۶۱۰ را نیز ذکر کردهاند. پدرش ملازم دربار اتابک فارس بود و اهل علم، اما زود از دست رفت. پس از فوت پدرش در کودکی، تحت سرپرستی پدربزرگ مادریاش قرار گرفت و در شیراز مقدمات علوم دینی و ادبی را آموخت.
اولین سفر برای تحصیل علم
سعدی نوجوان بود که اولین سفرش را آغاز کرد، به مقصد نظامیه بغداد، یکی از مهمترین مراکز علمی جهان اسلام. هدف از تأسیس مدارس نظامیه پرورش افرادی بود که فقه شافعی و کلام اشعری را تدریس کنند. در این مدرسه، سعدی علوم دینی، فقه، حدیث، فلسفه و نجوم، کلام و ادبیات عربی را به خوبی آموخت و تحت تأثیر آموزههای غزالی قرار گرفت که او را امام مرشد خود مینامید؛ و از استادان برجستهای چون سبط بن جوزی و شهابالدین عمر سهروردی بهره برد.
از نظر فکری، سعدی گرایش به مذهب اشعری داشت و بر پیروی از قرآن و حدیث تأکید داشت. اعتقادات او در آثارش به خوبی دیده میشود. سعدی در آثار خود از قرآن و احادیث پیامبر اسلام بهره فراوان برده و به عنوان یک محدث زبردست، آموزههای دینی را در لباس نظم و نثر و با ابیات ساده و شیرین به مخاطبان منتقل کرده است. پس از تحصیل، سعدی به عنوان واعظ و خطیب به شهرها و مناطق مختلف سفر کرد و به موعظه و تدریس پرداخت، و به این ترتیب سفر سی ساله او آغاز شد.
سفرهای سعدی
سعدی در مدت سی سال به نقاط متعددی از جمله دمشق، حجاز، فلسطین، آذربایجان، هندوستان، شام، آسیای صغیر و… سفر کرد. در برخی منابع به اسارت توسط فرنگیان (اروپاییها) در منطقه شام اشاره شده که احتمالاً در جریان جنگهای صلیبی رخ داده است، او پس از آزادی به حلب رفت. سعدی به حج هم رفته بود، در مسیر بازگشت از هند، سعدی به جزیره کیش رسید _حکایت شیرین دیدارش با تاجری در جزیره کیش در گلستان است_ و سپس به زیارت خانه خدا رفت. و بعد به صنعا در یمن، مصر و سپس تونس سفر کرد و در نهایت با توقف در بیتالمقدس و دمشق به ایران بازگشت.
بازگشت به شیراز و روزگار شکفتن سعدی
پس از بازگشت به شیراز در حدود سال ۶۵۵ هجری قمری، سعدی در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف سکونت گزید و به سرودن و تدوین آثار خود پرداخت. او در این دوران به دربار اتابک ابوبکر بن سعد زنگی، حاکم فارس، نزدیک شد. هرچند سعدی به دربار حاکمان فارس نزدیک بود، اما به عنوان شاعر درباری شناخته نمیشد، بلکه بیشتر به عنوان حکیم و عارف مورد احترام بود.
این دوران شکفتگی سعدی بود، شیخی واعظ بود صاحب دانش و از آن مهمتر جهاندیده و سرد و گرم روزگار را چشیده، طبع روان و ذات متعادلش سخنانش را چنان شیرین و شنیدنی کرد که سختترین و تندترین انتقادات را به شاه میگفت و نه تنها او نمیرنجید، که گرامی و بزرگش میداشت و احترامش میکرد. در این شرایط سعدی بوستان را سرود تا ارمغان و سوغاتی از سفرهایش برای دوستان باشد.
بعد از سرایش بوستان در سال ۶۵۵ قمری _که جهان آرمانی سعدی است و به ابوبکر بن سعد زنگی، حاکم فارس، تقدیم شد_ گوشهنشینی اختیار کرد و تصمیم گرفت باقی عمر را به سکوت بگذراند و دیگر چیزی ننویسد، اما چنانکه در دیباچه کتابش میگوید به تشویق یکی از دوستان که گفت: حیف باشد ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام، درست در اول اردیبهشت ماه جلالی دوباره نوشتن را آغاز میکند و هنوز از گل بوستان بقیتی باقی بود که دست از نوشتن میکشد و گلستان یک سال بعد از بوستان یعنی در ۶۵۶ قمری متولد میشود. سعدی این کتاب را به سعد بن ابوبکر زنگی، ولیعهد فارس، تقدیم کرده است.