کتاب ‎۳۶۵ روز در صحبت مولانا
۱۳۹۶-۱۲-۲۴
مولانا با آن یك سمفونی عظیم ساخته است در چندین بخش،  البته این قسمت‌ها از هم جدا نیست و هر لحظه مولانا از بخشی به بخش دیگر می‌رود و همه سمفونی لحظه به لحظه با هم مرتبط‌ اند.

معرفی کتاب ۳۶۵ روز در صحبت مولانا اثر حسين الهي قمشه‌اي

در بیستمین نشست ادبی خوانش متون کهن

بشنو از نی چون حكایت می‌كند

از جدایی‌ها شكایت می‌كند

سخن را از نی باید شنید، از آن كس كه نیست؛ آن كس كه هست از هواهای خود می‌گوید و حدیث نفس می‌كند و حكایت او شكایت از محرومیت‌ها و ناكامی‌های خاكی اوست. یا حكایت توفیقات وهمی و خیالی كه او را معجب و مغرور می‌كند و به جور و ستم وامی‌دارد. اما آن كس كه بندبند وجودش را از هواهای خویش خالی كرده و چون نی لب خود بر لب معشوق نهاده و دل به هوای او و نفس او سپرده است، حكایتی دیگر و شكایتی دیگر دارد.

انبیا از جنس نی بودند. چون به هوای دل خویش سخن نمی‌گفتند، چنان كه در قرآن در صفت رسول اكرم آمده است: و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی. این نی اگرچه سازی بسیار ساده و روستایی است اما مولانا با آن یك سمفونی عظیم ساخته است در چندین بخش،  البته این قسمت‌ها از هم جدا نیست و هر لحظه مولانا از بخشی به بخش دیگر می‌رود و همه سمفونی لحظه به لحظه با هم مرتبط‌ اند.

یك بخش این سمفونی نیایش‌های لطیف و دعاهای موثر و حكمت‌آموز،  بخش دیگر این سمفونی داستان‌پردازی است، داستان پشت داستان، مانند هزار و یك شب. از داستان‌های یك بیتی و دوبیتی و سه بیتی تا داستان‌های چندین صفحه‌ای، داستان‌هایی از فرشتگان و داستان‌هایی از دیوان و ددان و مكالمه ابلیس و انسان و قصه‌ی انبیا و اولیا و قصه‌های رمزی از زبان فیل و طوطی و طاووس و موش و اشتر و حكایاتی از زندگی روزمره طبقات گوناگون مردمان از عطار و بقال و كفشدوز و صوفی و شیخ و زاهد و قاضی و پزشك و بیمار و انواع دیگر حكایات كه همه به حقیقت گوشه‌هایی از زندگی انسان و روابط درونی و بیرونی او با خدا و دیگر مردمان است. دیگر از گوشه‌های این سمفونی ستایش زن است كه از دیدگاه مولانا تجلی رحمت پروردگار و اعلام حضور او در روی زمین است. در نظر مولانا زن در لطافت و تعالی چنان به خداوند نزدیك است كه گوئیا مخلوق نیست بلكه خالق است. اما ملودی و لحن اصلی این سمفونی كه پیوسته با تنوع و صورت‌های تازه در زیر همه آهنگ‌ها به گوش می‌رسد عشق است كه متاع اصلی دكان مولاناست.

ادبیات آیینه جهانی است و با نظركردن در آن می‌توان ذات و فطرت الهی خویش را مشاهده كرد و چنان زندگی كرد كه پروردگار خواسته است و می‌توان شكوه انسانیت و جلال و عظمت مقام انسان را در این آیینه دید و در بیابان این عالم به قافله خوبان و پاكان و عاشقان پیوست، زیرا این قافله است كه همه فرشتگان و قوای غیب و شهود چشم بدان دوخته‌اند. كاروانی كه بود بدرقه‌اش حفظ خدا/ به تجمل بنشیند، به جلالت برود

و نیز می‌توان، در آیینه ادبیات، قافله خوكان و كفتاران و كركسان و گرگان و خفاشان را نیز مشاهده كرد كه چگونه خوار و خفیف و شرمنده از اعمال ناموزون خویش، ترسان و هراسان، بیابان را طی می‌كنند. با سیر در آثار مولانا، آدمی جوهر ذات خود را كه همان شادی و روح و است می‌یابد و می‌كوشد تا خود را از هر آنچه غیر از شادی و آزادی و سرمستی است پاك كند.

اینها و صدها نكته لطیف و شادی‌بخش و بینش‌آفرین دیگر در انتظار جوانانی خواهد بود كه این كتاب را به مطالعه برگزینند. در زبان انگلیسی كتابی هست با عنوان زندگی گوته به قلم یك نویسنده انگلیسی به نام جرج هنری، لیوز كه شوهر خانم جرج الیوت، رمن‌نویس معروف بوده است. یكی از منتقدان ادب گفته است كه: من رشك می‌برم بر كسی كه برای نخستین‌بار این كتاب را پیش روی نهاده و قصد سیر در این سرگذشت دارد زیرا می‌دانم كه هر دم با چه لذت‌ها و شادی‌ها، چه اعجاب و شكوه و چه خرمی و سرمستی روبه‌‌رو خواهد شد و از نگاه نگارنده بارها بیش از آن كتاب می‌توان رشك برد بر كسی كه اول بار در سه كتاب بزرگ مولانا: دیوان شمس، فیه ما فیه و مثنوی به سیر و سیاست پرداخته است. و سلام بر قافله شكوهمند آدمیان باد.

سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.