پنج اقلیم
۱۳۹۴-۰۷-۲۸
غرض از این تألیف این کتاب سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعر ارجمندشان است، به ویژه آنان که طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافته‌اند.
پنج اقلیم

نویسنده: داریوش شایگان ؛ تهران, فرهنگ معاصر, 1393
خلاصه: غرض از این تألیف این کتاب سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعر ارجمندشان است، به ویژه آنان که طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافته‌اند.
شالودۀ مقالات کتاب بر اساس زاویۀ دید مؤلف نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پی‌ریزی شده است؛ بر محور این پرسش که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادب‌شان حاصل چه برداشتی است؟ پیوند و ارتباط درونی این مردم با شاعران بزرگ‌شان از چه سنخ است که چنین به اعماق سرشت‌شان رسوخ کرده و سایه‌ای سنگین بر کل جهان‌بینی آنان افکنده است؟
ویژگی‌ای که شاعرانگی خوانده شده، به جهان‌بینی ایرانیان هویتی خلل‌ناپذیر می‌بخشد. ضمن آنکه اعتماد به نفسشان را هم تقویت می‌کند. این موقعیت کم‌نظیر به گذر زمان وقعی نمی‌نهد، گویی زمان به رابطۀ دیرپای ایرانیانی که خود را با بزرگانشان همدل و هم‌زبان می‌پندارند، هیچ خدشه‌ای وارد نکرده و در برداشت آنها نسبت به حضور این شاعران هیچ مدخلیتی نداشته است. فاصلۀ چند قرنی اغلب این بزرگان با ما و این حقیقت که آخرین غزل‌سرای نامور ایران هفتصد سال پیش می‌زیسته، کوچک‌ترین رخنه‌ای در نگاهمان نیفکنده است.
از میان صدها شاعری که تاریخ ادبیات ایران به خود دیده است، ایرانیان تنها پنج شاعر (به عقیدۀ برخی شش شاعر) را در مقام نمونه‌های اعلای بینش شاعرانۀ خویش برگزیده‌اند. جایگاه ممتاز این شاعران در تفکر ایرانی صرفاً ثمرۀ صفات استثنایی آنان نیست، بلکه این پنج شاعر هر یک به تناسب نبوغ خاص خود، نمایندۀ تبلور یک جریان بزرگ تبارشناسی فکری است که سبک و سیاق و شیوه‌ای منحصربه‌فرد را در بازتاب نحوۀ ویژۀ جهان‌شناسی خود در پیش می‌گیرد.
فردوسی مظهر اوج حماسه‌ای است که با تأثیر از اساطیر اوستایی و افسانه‌های پارتی و ساسانی که چندی پس از حملۀ اعراب در پی بیداری آگاهی ملی ایرانیان از نو احیا گردید، در شاهنامه صورتی قطعی به خود گرفت.
عمر خیام مظهر نوعی تعارض در نبوغ ایرانی است که طی آن جریان‌های متناقض مانند ایمان و شک، اطاعت و عصیان و لحظه و ابدیت در مواجهه با یکدیگر قرار می‌گیرند. او تجسیم فردیت تقلیل‌ناپذیر روحی است که نه سر تسلیم به ایمان دارد نه به کفر، نه به دنیا نه به آخرت، نه به یقین تعبدی نه به شک دستوری؛ روحی که دنیا را بسان تصاویری پی‌درپی می‌بیند که گرد «فانوس خیال» چندی پدیدار می‌شوند و سپس در «صندوق عدم» ناپدید. این شخصیت استثنایی با بهره‌مندی از هوشیاری منحصربه‌فردی که قادر است اسطوره‌زدایی کند، مظهر وجهی از جهان‌بینی ایرانی است.
مولانا اوج تکامل نوعی سنت عرفانی است که پیشینۀ تبارشناسی آن با گذر از حلاج و بایزید بسطامی به سنایی و عطار می‌رسد. مولانا از سرایندگان عشق است و شاهکار دیگر او یعنی دیوان شمس، حرکت درونی روح است در جستجوی معشوق. مولانا در این اثر با ضرب‌آهنگ‌های جنون‌آمیز درونی از خود جدا می‌شود و گاه در این از خودکندن چنان ره افراط می‌رود که مفاهیم وضوحشان را از کف می‌دهند و ادراک‌ناپذیر می‌شوند، چنان‌که گویی آتش‌بازی در آسمان باشد.
سعدی شاید به تعبیر یونانیان باستان نمونۀ اعلای «پایدِیا» یعنی صورت آرمانی آداب اجتماعی ایرانی باشد. او نه فقط سرمشق و گل سرسبد «اومانیتاس» یا همان آداب و فرهنگ ایرانی است، بلکه ویژگی تعلیمی تفکر او با اتکا بر عقل سلیم، اعتدال و عقل معاش، آثارش را برای ایرانیان به قانون طلایی رفتار اجتماعی انسان متمدن بدل کرده است. سعدی نمایندۀ نوعی اخلاق عملی است که رد و نشان آن را می‌توان با دوران ساسانی در آثار پند و اندرزنامه و سیاست الملوک پی گرفت. شفافیت و فصاحت و بلاغت و انسجام و خصلت سهل ممتنع کلام سعدی، عنوان استاد سخن و افصح المتکلمین را برازنده‌اش کرده است. او سخن را می‌پرورد و پدید می‌آورد و تعالیم اخلاقی‌اش به کهن‌الگویی برای هر ایرانی اهل ادب شده است و آثارش دربردارندۀ ارزش‌های بزرگ جمال‌شناسی و فرهنگی ایرانی است.
حافظ ترجمان الاسرار ادب فارسی است. او شاعری منحصربه‌فرد است. در شعر حافظ تعادل بین صورت و محتوا در جریان تکاملی تجزیه‌ناپذیر شکل می‌گیرد. مصرع‌های اشعارش که اغلب متفاوتند، فاقد توالی زمانی و گاه ارتباط منطقی با یکدیگرند، بلکه دایره‌های متحد المرکزی را می‌مانند که تودرتو درهم تنیده‌اند و ارتعاشات معانی را مانند امواجی که از پرتاب سنگ بر سطح آب شکل می‌گیرند، بر مقام‌های مختلف روح انسان طنین می‌اندازند. حافظ یکی از افشاکنندگان خستگی‌ناپذیر در تاریخ ادبیات است.
این پنج شاعر در کنار یکدیگر منظومه‌ای را به وجود می‌آورند که نزد هر ایرانی اهل ادب زنده و حی و حاضر است. به همین دلیل این شاعران نزد فرد ایرانی بزرگانی متعلق به روزگاران گذشته نیستند، بلکه مخاطبانی دائمی و همیشه حاضرند. هر یک از این پنج تن بازتابندۀ یکی از وجوه روح ایرانی است و منظومۀ متشکل از مجموعۀ آنان که بر کل زندگی و جهان‌بینی ایرانی سایه گسترده است، میان او یک‌یک اقالیم حضور برساختۀ این شاعران، ارتباط و پیوندی اسرارآمیز برقرار می‌سازد.
فهرست مطالب کتاب بدین ترتیب است:
پیش‌گفتار
فردوسی: زمان حماسی که فراتر از مرگ می‌رود
خیام: لحظه‌های برق‌آسای حضور
مولوی: زمان کندن از خود با جهش‌های وجد و سماع
سعدی: زمان اجتماعی اهل ادب
حافظ: زمان شکفتگی بین ازل و ابد
سازندگان:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.