نگاهی به رمان «اندازه گیری دنیا» نوشته دانیل کلمان
تلفیق علم و دانش روایت داستانی
دانیل کلمان ، نویسنده پرآوازه آلمانی دررمان اندازه گیری دنیا، به نوعی ابداع در طنز نویسی دست زدهاست. طنزی که هم ریشه در عناصر تاریخی دارد و هم به شکلی منحصربه فرد رودررویی دو دانشمند طراز اول را به تصویر کشیده است .
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، رسول آبادیان : رمان اندازه گیری دنیا به محض انتشار با اقبال گستردهای از سوی مخاطبان مواجه شد و حتی چاپهای مختلفی را تجربه کرد. این رمان که ازآن به عنوان پر فروشترین رمان سه دهه اخیر ادبیات آلمان یاد میشود هنوز هم در سراسر دنیا خوانندگان و منتقدان را میخنداند و به حیرت وا میدارد.
روایت کلی این رمان بر دیدار دو بابغه یعنی«الکساندر فون هومبولت» کاشف سرزمینهای دور و «کارل فردریک گاووس» به عنوان ریاضیدانی برجسته استوار است. این رمان که منتقد نشریه نیویورک تایمز از آن به عنوان طنزی خلاقانه یاد کرده و نشریه گاردین هم آن را به عنوان نمونهای از یک شاهکار اروپایی معرفی میکند، حکایت از کشف و شهود در ذات شخصیتهایی دارد که جهان و کار جهان را آنگونه که باید و شاید جدی نمیگیرند اما در تلاشند که برای همنوعان خود کاری انجام دهند.
نکته قابل توجه در این رمان، ساخت دو شخصیت است که هرکدام در حوزه تخصصی خود اشراف کامل دارند. شخصیتهایی که کلمان ساخته به حدی قابل پذیرشند که خواننده در خلال خواندن این اثرگمان میکند که با اثری مستند – داستانی مواجه است، درحالی که هردو شخصیت زائیده تخیل توانمند نویسندهای هستند که که ظاهرا هم علم ریاضی را تا اندازهای قابل قبول میشناسد و هم به رازو رمزهای کشف جهانهای ناشناخته علاقه دارد:« هومبولت با چشمهای بسته از ستارهها و جریانها میگفت. صدایش آرام بود، ولی در سراسر تالار شنیده میشد. دکور غولآسایی از آسمان شب ایستاده بود که ستارههای روی آن دایرههایی هم مرکز تشکیل میدادند: صحنه آرایی شنکل برای اپرای فلوت سحرآمیز که به این مناسبت از نو چیده شده بود. بین ستارگان با خط خوش نام دانشمندان آلمانی را نوشته بودند: بوخ، زاوین یی، هوفه لاند، بسل، کلاپرپ، هومبلت و گاوس. تالار تا آخرین صندلی پر بود...»
همانگونه که گفته شد، فضای علمی این رمان به شکلی شوخی واربه تصویر کشیده شده که تحملش برای هرمخاطبی آسان باشد. نظریههای علمی که از زبان دو شخصیت اصلی ارائه میشوند نشان میدهند که نویسنده نه تنها موفق به نوشتن رمانی موفق شده بلکه تا حدی قابل باور به مرز ارائه نظریات علمی هم نزدیک شدهاست، نطریههایی که خواننده بدون لحظهای شک همهشان را در ذهن خود جای میدهد.
زبان جاندار کلمان به همراه توصیف بدون نقص در روایت داستان خبر از ظهور نویسندهای آینده دار میدهد که هم وجوه علمی را در سیر مطالعاتی خود گنجانده و هم در حوزه داستاننویسی قدرتی مثال زدنی دارد، موضوعی که از همان سطورآغازین قابل درک و دریافت است:«در سپیتامبر1828، بزرگترین ریاضی دان کشور برای نخستین بار پس از سالها پا از شهر خود بیرون گذاشت تا در همایش پژوهشگران علوم طبیعی آلمان در برلین شرکت کند. البته خودش هیچ علاقهای به رفتن نداشت. ماهها بود که دعوت را رد میکرد ولی الکساندر فن هومبلت آن قدر سرسختی به خرج داد تا سرانجام طرفش در یک لحظه ضعف و به امید این که خدا آن روز را نیاورد، بله را گفت...»