خانواده، از مهمترین نهادهای جامعهی ایرانی است که در دورهی معاصر و به خصوص در دورهی پهلوی، به سبب تأثیر مدرنیته، دستخوش دگرگونیهایی شده است.
مدرنیته و ساختار سنتی خانوادهی ایرانی بر اساس رمانهای منتخب معاصر (1357-1300)
استاد راهنما: جهانگیر صفری
نگارش: ابراهیم ظاهری عبدوند؛ دانشگاه شهرکرد.- 1395( phd)
چکیده
خانواده، از مهمترین نهادهای جامعهی ایرانی است که در دورهی معاصر و به خصوص در دورهی پهلوی، به سبب تأثیر مدرنیته، دستخوش دگرگونیهایی شده است. از آنجاکه بسیاری از حوادث رمانهای معاصر فارسی، در بستر خانواده اتفاق افتاده و معمولا در این آثار، تحولات خانواده به نمایش گذاشته شده است، بررسی آنها، میتواند نقش مهمی در شناخت تأثیر مدرنیته بر خانوادهی ایرانی داشته باشد. هدف در این پژوهش نیز واکاوی تأثیر مدرنیته بر ساختار سنتی خانوادهی ایرانی، با روش تحلیل محتوا، بر مبنای نظری جامعهشناسی در ادبیات و با تکیه بر رمانهای شوهر آهوخانم از محمدعلی افغانی، چشمهایش از بزرگ علوی، سمفونی مردگان از عباس معروفی، مادرم بیبیجان از اصغر الهی، درازنای شب از جمال میرصادقی، سپیده دم ایرانی از امیرحسن چهلتن، جزیرهی سرگردانی و ساربان سرگردان از سیمین دانشور است که حوادث آنها، تحولات خانواده را در بین سالهای 1357-1300 نشان میدهند. بررسی تفکرات شخصیتها به عنوان اعضای خانواده، ازدواج، روابط بین اعضای خانواده، کارکرد خانواده، اشتغال زنان، آسیبشناسی تأثیر تقابل بین مدرنیته و سنت بر خانواده و رویکرد نویسندگان به مدرن شدن یا سنتی ماندن خانواده ایرانی، از جمله مسایل واکاوی شده در این پژوهش هستند. نتایج پژوهش نشان میدهد مدرسه، صنعت، دانشگاه، سفر به خارج از کشور، شکلگیری احزاب، سیاستهای آمرانه دولت در زمینهی مدرن شدن خانواده و موقعیت شغلی افراد، از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تمایل اعضای خانوادهها به مدرنیته بوده است. بر این اساس خانوادهها، تغییراتی را در مسایلی چون ازدواج، روابط بین اعضای خانواده، کارکرد خانواده، اعتقادات، اشتغال زنان و تفریحات پذیرفتهاند. از نظر بسامد بیشتر شخصیتهای در نقش پدر/شوهر و مادر/همسر سنتی هستند و برخلاف آنها، شخصیتهای پسر/برادر و دختر/خواهر مدرن؛ گفتنی است که در این رمانها، شخصیتهای پدر/شوهر بیشتر از دیگر اعضای خانواده در پی حفظ ساختار سنتی خانوادهها بودهاند و شخصیت پسر/ برادر بیشتر در جدال برای ایجاد تغییر در این ساختار سنتی. همچنین نویسندگان کوشیدهاند نشان دهند که در خانوادههای این دوره تأثیرپذیری از مدرنیته، به سبب نداشتن شناخت درست از آن، بیشتر به صورت سطحی است که این امر، نشاندهندهی سطحی بودن مدرنیزاسیون دورهی پهلوی است. بحران هویّت، طلاق و شکاف نسلی، از مهمترین آسیبهای تأثیر مدرنیته بر خانوادهی ایرانی از نظر نویسندگان بوده است. از نظر رویکرد، نویسندگان بیشتر رویکردی همخوان با سیاستهای دورهی پهلوی را در آثار خود بازتاب دادهاند و با تکیه بر رویکرد مکانیکی، به دنبال حذف هنجارهای سنتی در خانواده بودهاند؛ چنانکه بازنمایی سنتها در آثارشان با "بدنمایی" و بازنماییمدرنیته با "خوبنمایی" همراه بوده است.
کلید واژه ها: مدرنیته، خانواده، رمان، جامعه شناسی در ادبیات
کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی