رئالیسم جادویی یکی از شیوه های نوین داستان نویسی در ادبیات معاصر جهان است که به وسیله نویسندگانی چون مارکز، بورخس، کارپنتیر، یوسا و ... از کشورهای آمریکای لاتین به عنوان خاستگاه اصلی این شیوه ی جدید داستان نویسی به ادبیات جهان معرفی شد
بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی در آثار داستانی گابریل گارسیا مارکز ، منیرو روانی پور و رضا براهنی
سطح دکترای
استاد راهنما: حمید رضا فرضی
نگارش: رضا قاسم زاده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز؛ 1395
شماره ثبت: 5848430
چکیده
رئالیسم جادویی یکی از شیوه های نوین داستان نویسی در ادبیات معاصر جهان است که به وسیله نویسندگانی چون مارکز، بورخس، کارپنتیر، یوسا و ... از کشورهای آمریکای لاتین به عنوان خاستگاه اصلی این شیوه ی جدید داستان نویسی به ادبیات جهان معرفی شد و با استقبال و همراهی بسیاری از صاحب نظران، نویسندگان و خوانندگان مواجه گشت. ریشه ها و عوامل پیدایش این شیوه را باید در فضای تاریک و محدود برخی از کشورها به ویژه کشورهای جهان سوم جستجو کرد که این محدویت ها و موانع، موجب ظهور این شیوه ی ادبی گردیده است. سیاست و مسائل اجتماعی و فرهنگی، درون مایه اصلی داستان های رئالیسم جادویی را تشکیل می دهد.
رئالیسم جادویی بعد از پشت سر نهادن فراز و نشیب های فراوان در دهه شصت با ترجمه آثار داستانی مارکز فضای داستان را در ادبیات معاصر ایران، به شدت تحت تاثیر قرار داد. ترجمه های زیبای بهمن فرزانه از آثار مارکز، ذائقه خوانندگان و نویسندگان ایرانی را برای چشیدن طعم این شیوه جدید داستان نویسی تحریک نمود و برخی از نویسندگان ایرانی هم توانستند آثار موفقی با سبک و سیاق رئالیسم جادویی به وجود آورند. بررسی تطبیقی آثار نویسندگان ایرانی با آثار داستان نویسان بزرگ رئالیسم جادویی در جهان می تواند، منجر به رشد و شکوفایی و نیز معرفی ادبیات داستانی ایران به جهان شود. ما در این رساله به مطالعه و تطبیق آثار داستانی مارکز، روانی پور و براهنی منطبق با مولفه های رئالیسم جادویی پرداخته ایم که حاصل بررسی و تحقیق ما در آثار این نویسندگان ، حاکی از آن است که رمان «صدسال تنهایی» مارکز که بهترین الگو برای دیگر نویسندگان در این شیوه داستان نویسی است، در برگیرنده تمام ویژگی ها و مولفه های رئالیسم جادویی می باشد. رمان «اهل غرق» روانی پور، با تاثیر پذیری از رمان « صدسال تنهایی» مارکز ، گام به گام در کاربرد دیگر نویسندگان فضا سازی ها و پرورش شخصیت های داستان با مارکز پیش رفته است و می توان این رمان روانی پور را نمونه موفقی از آثار متاثر از شیوه مارکز به حساب آورد. بررسی و تطبیق این مولفه ها درآثار داستانی براهنی هم نشانگر آن است که رگه هایی از رئالیسم جادویی در رمان «رازهای سرزمین من» وجود دارد، لیکن در رمان « روزگار دوزخی آقای ایاز»، وی بدون این که از شیوه ی مارز تاثیر پذیرد ، این اثر را در حال و هوای داستان های رئالیسم جادویی پدید آورده است که مطابق با بسیاری از مولفه های رئالیسم جادویی می باشد.
کلید واژه ها
رئالیسم، رئالیسم جادویی، مارکز، روانی پور، براهنی
این پایان نامه در کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی موجود است.