طنزهای فلسفی در اشعار عطار
مریم محمدزاده - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر
چکیده مقاله:
طنز تقریباً همپای تکوین شعر و ادب در زبان فارسی سابقه دارد. از اخوانیات که طنزهای دوستانه بین ادیبان و شاعران محسوب می شود تا طنزهای گزنده چرند و پرند دهخدا، فاصله زمانی هزار ساله ای است که انواع گوناگون طنزهای فردی، سیاسی، اجتماعی، عرفانی و ... را در خود جای داده است. علاوه بر این، در عرصه ادبیات فارسی شاهد نوع دیگری از طنز هستیم که می توان آن را طنز فلسفی نامید. یشتر رباعیات خیام و برخی از اشعار حافظ، رنگ فلسفی دارند و چون و چرا در کار جهان را پیش می کشند؛ با این حال، شاخص ترین ردپای این نوع طنزها در اشعار عطار به چشم می خورد. وی در آثار خود حکایات متعددی از این نوع طنزها را آورده و در آنها به طرز ظریف و ماهرانه به نظام هستی و خداوند و جامعه اش از زبان دیوانگان و عقلای مجانین اعتراض کرده است که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است.
کلیدواژهها:
طنزهای فلسفی، عطار، قرن ششم، عقلای مجانین، اعتراض به خداوند
http://www.civilica.com/Paper-HEKMATENAB01-HEKMATENAB01_033.html