نثر شورانگیز او بیتردید، از نمونههای فاخر نثر فارسیِ معاصر است که حیرت و تحسین اهل نظر را به همراه داشته است. قصاید فاخرِ استاد به زبان تازی، از دانش گسترده و تواناییِ فوقالعادة ایشان حکایت میکند.
فرزانهای از تبار عاشورا
نگاهی به زندگی و آثار استاد محمدرضا حکیمی
نثر شورانگیز او بیتردید، از نمونههای فاخر نثر فارسیِ معاصر است که حیرت و تحسین اهل نظر را به همراه داشته است. قصاید فاخرِ استاد به زبان تازی، از دانش گسترده و تواناییِ فوقالعادة ایشان حکایت میکند.
روزی زاده میشویم و روزی میمیریم. این، وجه مشترکِ همه انسانها و بلکه همه کائنات است؛ امّا زندگیِ راستین، در سرنوشت جسم خاکی خلاصه نمیشود و سرشتی دیگر دارد. در مطالعه احوال بزرگان، باید به این نکته، توجّه داشت. هر انسانی را آغازی است و انجامی. .
سطح زندگی، چندان ارجمند نیست، اگر عمق آن، ارجمند نباشد . حماسه غدیر، ص۱۹
محمّدرضا حکیمی فرزند حاج عبدالوهاب در سال ۱۳۱۴ در مشهد مقدس زاده شد.
فرزانه خراسان، سالها در انجمنهای ادبیِ «فردوسی» و «قهرمان»، حضور یافت و با اکابر فرهنگ و ادب، یار گشت.
نثر شورانگیز او بیتردید، از نمونههای فاخر نثر فارسیِ معاصر است که حیرت و تحسین اهل نظر را به همراه داشته است. قصاید فاخرِ استاد به زبان تازی، از دانش گسترده و تواناییِ فوقالعادة ایشان حکایت میکند. قصایدی که علّامهی سمنانی، ادیب نیشابوری، بدیعالزّمان فروزانفر و دیگران را به اِعجاب و آفرین واداشت. ادیب نیشابوری، حکیمیِ ۱۹ ساله را «متنبّیِ جوان» لقب داد و استاد فروزانفر، او را در سراسر دانشگاههای ایران، بیهمال معرّفی کرد. مهدی اخوان ثالث در مجموعة «ارغنون» ـ نخستین اثر منتشرشدهی خویش ـ شعری را به «سربدارِ امروزِ خراسان»، محمّدرضا حکیمی، تقدیم کرد و «مهرداد اوستا» در قصیدة «سلام به خراسان»، او را چنین ستود:
در گلشن کلامِ «حکیمی» بین
آیــات رشـکِ حکمـت یـونـان را
استاد، پیوسته در آثار خویش از شاعران متعهّد شیعه همچون کمیت بن زید اسدی، دعبل بن علی خزاعی، ابوفراس حمدانی، سیّد حمیری و... تجلیل کرده و یاد نامآوران شعر پارسی را که در آفاق حماسه و اقدام، ارزشبانی کردهاند، گرامی داشته است. شیوة ایشان در مصاحبت با ادیبان و اهل هنر، یادآور سیره عالمانی چون شیخ مفید، سیّد رضی، سیّد مرتضی، شیخ ابوالنّضر عیاشی، شیخ طوسی، بحرالعلوم و... است در مجالست و دوستی با این طایفه. استاد حکیمی با شاعران بزرگی همچون مرحوم عماد خراسانی، مرحوم غلامرضا قدسی، مرحوم امیری فیروزکوهی، مرحوم شهریار، نعمتالله آزرم و... نیز دوستی داشت. مراسلات استاد با مفاخری نظیر علّامه امینی، دکتر احمد مهدوی دامغانی، دکتر سیّد حسین نصر، پروفسور فضلالله رضا و... خواندنی و درسآموز است.
فرزانه خراسان را از معاشرت با علّامه جلالالدّین همایی، دکتر محمّد معین، پروفسور حسابی، آیتالله طالقانی، شهید دکتر بهشتی، آیتالله شهید مطهّری، علّامه محمّدتقی جعفری، استاد محمّدتقی شریعتی، پروفسور عبدالجواد فلاطوری، دکتر احمد آرام و... خاطراتی شیرین است.
سرودههای استاد در قالبهای غزل، قصیده، مسمّط و نیمایی، در ردیف برترین و ماندگارترین آثار ادبی است که امید است هرچه زودتر منتشر شود و در دسترس علاقهمندان، قرار گیرد.
چنانکه پیش از این نیز یاد کردیم، علّامه حکیمی از معدود شاعرانی است که «ذوالّلسانین» است یعنی به دو زبان فارسی و تازی، طبعآزمایی کرده است.
مروری بر وصیّت شرعی دکتر شریعتی به ایشان، پرده از میزان علاقه و اعتماد معلّم انقلاب به حکیم خراسان برمیدارد. آنجا که وصیّت خویش را چنین میآغازد: برادرم؛ مرد آگاهی و ایمان، اخلاص و تقوا، آزادی و ادب، دانش و دین، محمدرضا حکیمی
نگارش دایرةالمعارف حدیثیِ «الحیاة»، از جمله آثار ارزشمند استاد است که به قول ظریفی، «کار اسلام را با همه، یکسره کرد». از این اثرِ پُر ارج که استاد با همکاریِ برادران خویش، شیخ محمّد و شیخ علی حکیمی نگاشته، تا کنون هشت مجلّد به چاپ رسیده است. دوره کامل الحیاة، ۱۴ جلد خواهد شد.
اخلاص حکیمی در دفاع از مکتب اهل بیت(ع) و حقوق محرومان و مستضعفان جامعه، به حدّی بوده که تا کنون هیچ جایزهای را از هیچ ارگانی نپذیرفته و به برگزاریِ هیچ آیینی در تجلیل از او و آثارش، رضایت نداده است. واژهواژه آثار او، بوی حماسه و خون میدهد؛ حماسهی آزادی و برابری، راستی و فرزانگی، توحید و یگانگی، عدالت و جاودانگی.
لکّه سرخی که بر پیشانیِ آثار حکیمی نقش بسته، بی شک امتداد خورشید سرخ کربلاست. خورشیدی که هرگز فرو نمیمیرد و هرکس اندکی در کتابهای او غور کند و با اندیشههای نابش آشنا شود، حقایق دینی را بیهیچ ملاحظه و مصلحت درمییابد. اسلامی که او میشناساند، خالص و بیآلایش است. هیچگاه برای خوشامدِ این و آن، تعالیم والای قرآن و روایات را فرو نمیگذارد و پیوسته عمل به این آموزهها را از مدّعیان، مطالبه میکند. او در پی حکومتی است که کرامت انسانها را پاس میدارد و ادب و اخلاق و انسانیّت را در پیشگاه ظلم و تکاثر، ذبح نمیکند.
جامعهای آکنده از عدل و مساوات؛ نه در شعار و ادّعا بلکه در کردار و عمل.
حکومتی که اگرچه در عصر غیبت معصوم(ع) به سر میبرد، حدّاقل به منشور حکومت غیر معصوم یعنی عهدنامة مالک اشتر، وفادار است و آن را سطر به سطر، اجرا میکند و حتّی اندکی از آن را به بهانههای واهی فرو نمیگذارد.
آثار استاد را میتوان در پنج دسته، طبقهبندی کرد:
۱- آثاری که در معرّفی و شناساندنِ مکتب تفکیک نگاشته شدهاند همچون مقام عقل،
۲- آثاری که در زمینه روایات اهل بیت(ع) و ترجمه و تبویب احادیث تألیف شده است از جمله دایرةالمعارف الحیاة،
۳- آثاری که شناساننده اسلام نجاتبخش و آموزنده دستورات فردی و اجتماعیِ این آیین آسمانیاند همچون، خورشید مغرب
۴- آثاری که در تجلیل از زحمات و مجاهدات مفاخر اسلام نوشته شده و تصویرگر چهره روشنیبخشِ این رادمردان است چونان، حماسه غدیر»،
۵- آثاری که مجموعهای از مقالات استاد را در بر میگیرند نظیر، نان و کتاب
بر آثار فوق، باید اشعار فارسی و عربیِ استاد را نیز افزود که امید است به زودی، گزیدهای از آنها در مجموعهای با نام جویبار منتشر گردد.
پیام و مرام عاشورا در صفحهصفحه آثار حکیم خراسان، پیداست امّا تحلیل استاد را از این حماسه شگرف تاریخ، در دو اثر زیر بیشتر میتوان یافت:
۱-قیام جاودانه
۲-عاشورا؛ مظلومیّتی مضاعف