دوشنبه 8آبان پیکر علیاشرف درویشیان نویسنده فقید کشورمان در بهشت سکینه به خاک سپرده شد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در ابتدای این مراسم فرخنده آقایی، همسر و بازماندگان درویشیان را به صبر دعوت کرد.
در ادامه فریبرز رئیسدانا درویشیان را نویسنده محرومان خواند و گفت: تا زمانی که فقر و تجاوز هست به نویسندگاتی مثل درویشیان هم نیاز داریم. او فقط ژانر ادبی محرومان را نداشت و عقیده داشت که تمام ژانرها باید در خدمت ادبیات باشد. درویشیان الگوی بقیه نویسندگان بود.
ناصر زرافشان گفت: قصهنویس در نسل معاصر ما کم نبوده است. علاقه مردم به درویشیان خاص است و راز این علاقه 4 ویژگی اوست. ویژگی اول درویشیان این است که راوی رنجهای مردم بوده است. از اصالت که مضامینی است که در زندگی واقعی مردم رخ میدهد غافل نبوده و اسیر فرم و فنون ادبی نبوده است. مضامین واقعی زندگی از منشور ذهن درویشیان عبور کرده و بههمین دلیل فراموش نشده است. اما بسیاری از نویسندگان ما اسیر فرم و فنوناند از همین رو دچار بیهودگی میشوند و فراموش میشوند.
زرافشان افزود: دومین ویژگی ماندگار درویشیان و علاقه مردم به او افشای نابرابریها و حرمانها و ستیز با نابرابری اجتماعی است چون خود در دانشکده زندگی معنای نابرابری را چشیده بود. او مبارز راه آزادی بود و بدون عدالت اجتماعی آزادی عوامفریبی بیش نیست. سومین ویژگی کار او بومیاست. او درختی است که در خاک این سرزمین روییده است و نتیجهاش پیوند دایمی او با مردم جامعه است و تقلیدی کورکورانه از کافکا و ... نیست که این تقلیدها کسی را به جایی نمیرساند. دنیای ادبیات کودک ما دنیای هریپاتر نیست دنیای کودکانی است که آینده خود را در سطلهای زباله جستجو میکنند. چهارمین ویژگی شخصیت فردی اوست، علیاشرف مانند آثارش شخصیتی زلال و ساده داشت.
سخنران بعدی این مراسم اکبر معصومبیگی مترجم و جامعهشناس بود که گفت: کودکی محنتبار و رنجهای درویشیان و تمامی سالهای اسارت او در زندان، همه رشکانگیز است. کمتر کسی وجود دارد که بتواند از رنج، آبشوران و سالهای ابری بسازد. درویشیان به شاگردی فروزانفر و همایی افتخار میکرد. چندنفر را میشناسید که زندان و رنج خود را به اثر ادبی تبدیل کنند؟
معصومبیگی «درشتی» را بهترین اثر درویشیان خواند و آن را واکنش او به عصر حاضر دانست. وی استعداد درخشان نوشتن درویشیان را در مورد تمام زمانهایی که در آنها میزیسته قابل توجه دانست و گفت: اگر علیاشرف نبود کانون نویسندگان پا نمیگرفت.
رضا خندان علت محبوبیت درویشیان را این دانست که او تکهای از آرمانها و باورهای خودش بود و گفت: اندک کسانی هستند که آرمانهایشان در راستای زندگی واقعیشان است.
در پایان حسن فرخسرشت دوست و همدوره در سخنانی گفت: برای وداع نیامدهایم. برای یادآوری گفتههای رفیقمان آمدهایم. نگوییم ندارد، میتوانیم جهانی را تحمل کنیم که در آن بدی بر خوبی غالب است. آمدهایم فریاد رسای خاموشان را بشنویم. درویشیان شعری بود که سرود خیزش مردم شد. ستمپیشگان او را انکار کردند و میکنند اما درویشیان انسان ستمدیده را مقابل ما نشاند و از ما خواست تا انتخاب موضع کنیم. او دردمندی را ضرورت روابط اجتماعی نشان داد. او نویسنده مردم است و بههمین اعتبار جهان دیگر را شایسته انسان میدانست. ما با امید به آزادی انسان اینجا را ترک میکنیم.
در پایان فرخنده حاجیزاده از همسر درویشیان، شهناز دارابیان دعوت کرد که درباره همسرش سخنرانی کند. شهناز دارابیان که حال مساعدی نداشت گفت: او به همه دوستان خود رسیده است به دوستانش که پیش آنها اعتبار داشت و اکنون پیش آنهاست.