تحلیل داستان گل و نوروز در دو سطح ادبی و زبانی
استاد راهنما: محمود عابدی
نگارش: آرزو رستمی،دانشگاه خوارزمی تهران.- 1392
چکیده
منظومه های داستانی بخش قابل توجهی از آثار ادب فارسی محسوب می شوند. از میان این قبیل آثار غالبا آنهایی که از بن مایه ی عشق برخوردارند و در واقع جزو داستان های منظوم عاشقانه به شمار می آیند در نزد مردم دارای جایگاه ویژه ای بوده اند. خواجوی کرمانی یکی از چهره های برجسته در عرصه ادب فارسی است که غالب اشعارش گواه قدرت و مهات وی در شاعری است. وی پدیدآورنده ی مثنوی هایی به تقلید از بعضی شاعران پیشین ، بخصوص نظامی گنجوی است. از جمله آثار خواجو، مثنوی گل نوروز را باید نام برد که از منظومه های غنایی و بزمی به شمار می رود.این منظومه غنایی که نظیره ای است بر خسرو و شیرین، تاثیر پذیری خواجو را از داستان سرای گنجه هم از نظر محتوا و هم به لحاظ زبان و تصویرهای شاعرانه به خوبی نشان می دهد. در این اثر، علاوه بر داستان اصلی، چندین داستان فرعی نیز به چشم می خورد که از زبان قهرمان داستان بیان شده است.
خواجو ، چنان که از آثارش بر می آید، ظاهرا داستان را دستاویزی قرار می دهد تا در سایه فضایی که داستان برای او فراهم می آورد، به هنر نمایی می پردازد و قدرت خود را به خصوص در ایجاد تصاویر شعری زیبا به نمایش بگذارد . البته نباید از نظر دور داشت که این توجه شاعر به مقوله های زبانی و ادبی موجب نشده تا او از آنچه که به محتوای اثرش مربوط می شود غفلت ورزد.
کلید واپزه ها: خواجوی کرمانی، گل و نوروز، غنایی، شعر فارسی
کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی