جاده جنگ/ نويسنده: منصور انوري.- تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۹
صدای دوری، نامفهوم، شبیه گریه نوزاد به گوش رسید. سروان خشکش زد. صدا قطع شد. سروان حیرت زده به رضا نگاه کرد. رضا آرام و خونسرد نشسته بود. سروان اندیشید: صدا؟... گریه نوزاد؟! حتما توهم است.
سکوت رضا گمان توهم سروان را تقویت می کرد. اگر صدایی بود، حتما رضا نیز آن را شنیده بود. اما سکوت و بی اعتنایی رضا ثابت می کرد صدایی نشنیده است. ناگهان رضا گفت: شنیدی؟ سروان یکه خورد.
رمان چند جلدی«جاده جنگ» نوشته منصور انوری مزه شیرین موفقیت در جشنواره های ادبی را با برگزیده شدن در دوره چهاردهم جایزه«کتاب فصل» و هشمتین دوره جایزه «قلم زرین» چشیده و در نهایت با برگزیده شدن در چهارمین دوره جایزه جلال آل احمد که گرانترین جایزه تاریخ ایران در حوزه کتاب با 110 سکه تمام بهار آزادی است، رکورد کسب جوایز ادبی، از نظر ارقام جوایز را شکست. در یک نگاه کلی، داستان این اثر، از روز سوم شهریور 1320 و ماجرای هجوم روسها از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال ایران توسط متفقین آغاز میشود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به پایان میرسد. البته در جلدهای میانی این مجموعه واقعه 15 خرداد 1342، فعالیت مبارزاتی گروههای اسلامی، تظاهرات مردمی، پیروزی انقلاب اسلامی، خرابکاری های گروهک های ضد انقلاب در کردستان هم به تصویر کشیده می شود.
قهرمانان اصلی داستان دو شخصیت مرئی و نامرئی هستند که در واقع این دو شخصیت دوست هستند و وقتی روس ها به ایران حمله می کنند شخصیت نامرئی به نام "مرگان" در ابتدای هجوم متفقین به مدت 9 ساعت و به تنهایی در تنگه باجگیران این جاده با آنها مبارزه کرده است. این شخصیت که نامرئی است شروع به ضربه زدن به منافع روس ها می کند. شخصت مرئی هم یک سرجوخه ژاندارمری با نام سیدرضا شریفی است که به یک افسر زن تاجیک که در ارتش روسیه خدمت می کند علاقمند می شود. این خانم که عالیه نام دارد دانشجوی پزشکی است که در ارتش خدمت می کند و بعد با هم فرار می کنند. سید رضا 35 سال از کشور خارج میشود و به این بهانه، در قسمتی از رمان حضور ندارد و دوباره در روزهای آغاز جنگ تحمیلی در حالی که پیرمردی است به ایران برمی گردد و به خرمشهر میرود و مجددا به داستان بازمیگردد. در مجموع، شخصیتپردازی نامریی و انتخاب نام مَرگان برای قهرمان این رمان که مانند روح در تمام نقاط حاضر بوده و حس مرگآور برای سربازان روسی به همراه داشته، یکی از نقاط مثبت رمان جاده جنگ است. علاوه بر این دو شخصیت مرئی و نامرئی، در حدود 100 شخصیت دیگر هم در این مجموعه وجود دارد که به فراخور زمان وارد صحنه می شوند.
اغلب موضوعات رمان جاده جنگ واقعی و مستند است. فقط در ابتدای رمان به دلیل کمبود اسناد این رقم کاهش یافته ولی با این حال 50 تا 60 درصد واقعیت این دوره باز هم واقعی است و به همان صورتی که در تاریخ آمده دراین رمان آمده است. در واقع استخوان بندی اصلی رمان واقعی و مستند است و می توان این رمان را خلاصه ای از نیم قرن حوادث و رویدادهای ایران دانست. فضای اصلی این رمان هم کل کشور است اما با توجه به حوادثی که در دوره جنگ جهانی دوم و با تجاوزات روسیه به خراسان روی داد این رمان از خراسان شروع می شود و به خراسان هم ختم می شود.
درباره عنوان رمان جاده جنگ هم، نکته اصلی اشاره ای است به استفاده ای که متفقین در زمان جنگ جهانی دوم از موقعیت استراتژیک ایران کردند و مهمات و ادوات نظامی را برای کمک به روس ها از این جاده شاهرود به روسیه فرستادند و عملا این جاده به پل پیروزی متفقین در این جنگ منجر شد. بعدها دوباره این جاده نقش مهمی در دوره انقلاب ایفا کرد. در واقع این جاده کنایه و نمادی است از اینکه جنگ هیچ گاه تمام نمی شود و ادامه دارد. ضمنا شباهت هایی میان رمان«جاده جنگ» نوشته منصور انوری و رمان«برباد رفته» نوشته مارگارت میچل دیده می شود.