بررسی واو به عنوان یک شاخص سبکی و پدیدة معنیساز میان جملة علّت و عامل آن در قرآن کریم
مقاله 3، دوره 5، شماره 13، زمستان 1394، صفحه 96-65
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نویسندگان
جلال مرامی 1 ؛ فاطمه بیگلری2
1دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی دانشگاه علاّمه طباطبائی(ره)، تهران
2دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات عربی دانشگاه علاّمه طباطبائی(ره)، تهران
چکیده
در زبان عربی، هیچ گاه میان جملة تعلیلی که از لام تعلیل، فعل مضارع منصوب به «أَن» مقدّر تشکیل شده است و متعلّق یا عامل آن، حرف واو قرار نمیگیرد؛ مانند ﴿الَر کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ﴾ (ابراهیم/ 1). این ساختار مطابق قوانین نحو عربی در زبان معیار و از موارد فصل در علم بلاغت به شمار میرود. در قرآن کریم این ساختار فراوان دیده میشود و در کنار این ساختار معیاری، ساختار دیگری نیز در قرآن کریم وجود دارد که حرف واو میان جملة تعلیلی و عامل یا متعلّق آن قرار میگیرد و از مصادیق عدول از معیار به حساب میآید. پرسش قابل طرح در این مقاله آن است که آیا این واو، اصلی وعاطفه است یا زاید؟ این مقاله با بهره جستن از روش توصیفیـ تحلیلی ضمن استخراج آیات قرآنی و تبیین آرای تحلیلگران نحو و مفسّران قرآنی، این ساختار را به عنوان یک شاخص سبکساز قرآنی معرّفی میکند که هم خواننده را به تأمّل و تفکّر وامیدارد و هم زایندة معناست.
کلیدواژگان
جملة مرکّب؛ وابستة تعلیلی؛ واو عاطفه؛ عدول از معیار؛ زایش معنی
اصل مقاله (729 K)