بررسی قابلیتهای نقد کهنالگویی در مطالعات تطبیقی ادبیات
بهنام میرزابابازاده فومشی
دانشجوی دکتری ادبیات انگلیسی، دانشگاه شیراز
چکیده
در سالهای اخیر، شاهد رشد و گسترش فزایندۀ مطالعات ادبیات تطبیقی در ایران هستیم. این گسترش از سویی نویدبخش است؛ چون رشتهای که دههها در ایران مغفول مانده بود، حال مورد توجه قرار گرفته است. ولی از سوی دیگر، نگرانکننده است؛ زیرا ناآگاهانه، همان بدفهمیهای گذشته به شکلهای مختلف تکرار میشود و اذهان پژوهشگران ادبی را مشوّش میکند. این نوشتار به نقد مقالۀ «بررسی قابلیت های نقد کهن الگویی در مطالعات تطبیقی ادبیات: نگاهی گذرا به کهن الگوهای سایه و سفر قهرمان» نوشتۀ مریمسلطان بیاد و محمودرضا قربان صباغ میپردازد و تلاش میکند از این راه به برخی چالشهای پژوهشهای ادبیات تطبیقی و نقد ادبی در ایران اشاره کند. ارتباط ادبیات تطبیقی با نقد ادبی بر همگان روشن است و دیگران دربارۀ آن گفته اند و نوشتهاند؛ بنابراین نیازی به توضیح آن در اینجا نیست. در این نوشتار، مقاله یادشده از چهار دیدگاه نقد شده است: ارتباط عنوان مقاله با موضوع مورد پژوهش، نوآوری مقاله، انسجام مطالب و استدلال علمی و نحوۀ نگارش .