پیوندهای بینامتنی منظومهی «آرش کمانگیر» کسرایی و «خوان هشتم» اخوانثالث
مقاله 8، دوره 8، شماره 1، بهار 1395، صفحه 157-180
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 علیرضا قاسمی ؛ 2 احمد رضی
1دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
2استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه گیلان
چکیده
بینامتنیّت یکی از مباحث مهم در نظریّه های ادبی معاصر است که در ایران نیز عمدتاً به سبب مطابقت با سابقه و ذائقه ی پژوهشی ایرانیان در زمینه ی بررسیِ وام گیری ها و تأثیر و تأثّر متون، در صدر نظریّه های ادبی نشست و مورد استفاده ی بسیاری از پژوهشگران قرار گرفت.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در نظر دارد با بهره گیری از رویکرد بینامتنیّت و به ویژه با تکیه بر دیدگاه ژنی درباره ی رابطه ی بینامتنیّت قوی (ارتباط متون در دو سطح صورت و مضمون) و آرای بلوم در باب اضطراب اثرپذیری، روابط متنوّع و مشابهت های فراوان دو منظومه ی آرش کمانگیر کسرایی و خوان هشتم اخوان را کشف و تحلیل نماید و بدین ترتیب، قطعیّت اثرپذیری گسترده ی اخوان از کسرایی را به اثبات رساند. برای این منظور، رابطه ی آن دو را از جهت محتوا و صورت مورد بررسی قرار داده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رابطهی مستحکم بینامتنی میان این دو منظومه وجود دارد. این رابطه از جهت اشتراک در ژانر حماسه و اسطورهمحوری بر «تداوم»، از حیث اشتراک در درونمایه ی سیاسی- اجتماعی، فضاسازی آغازین، راوی و موسیقی بیرونی بر «تطابق» و از جهت ساختار زبانی و پایانبندی نیز بر «تکامل» استوار است؛ اما اخوان برای رهایی از اضطراب اثرپذیری تلاش کرده است شعر خود را ممتاز و متمایز از منظومه ی کسرایی نشان دهد.
کلیدواژگان
بینامتنیّت؛ اضطراب اثرپذیری؛ آرش کمانگیر؛ خوان هشتم؛ اخوان ثالث؛ کسرایی
اصل مقاله (428 K)