بررسی و تحلیل نظریة نظم عبدالقاهر جرجانی در پرتوی نظریة نقشگرای هلیدی
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نویسندگان
راضیه سادات سادات الحسینی1 ؛ عیسی متقی زاده 2 ؛ خلیل پروینی3 ؛ ارسلان گلفام4
1دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
4دانشیار زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده
نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی از جمله نظریات زبانی ارزشمند در میراث اسلامی ماست که در بسیاری از مبانی و مفاهیم، ارتباط تنگاتنگی با جدید ترین نظریات زبانی و نقدی معاصردارد. از جمله این نظریات، نظریه نقشگرای هلیدی میباشد آنجا که ما شاهد نقاط اشتراک فراوانی میان مفاهیم و اصول به کار رفته از جانب جرجانی و هلیدی میباشیم. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، در سه بخش اساسی به بررسی برخی از این اشتراکات پرداخته تا با درنوردیدن بعد زمانی بین دو اندیشه زبانی متعلق به دوران قدیم و معاصر، برخی جوانب نقشگرایانه نظریه نظم را آشکار ساخته و ثابت کند زبان به مثابه پدیدهای بشری، زمان و مکان و قومیت خاصی نمیشناسد. این سه بخش عبارتند از: نظریه نظم و دستور نظام مند، نظریه نظم و بافت، نظریه نظم و ساخت متنی. از یافته های پژوهش میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: تقارب بین مفهوم نظم (اراده معانی نحوی) نزد عبدالقاهر و مفهوم دستور نظام مند نزد هلیدی، اهتمام هر دو نظریهپرداز به بافت (زبانی و غیر زبانی) و نقش ویژه آن در تبیین معنای متن، اتفاق نظر هر دو نظریهپرداز در نقش بی بدیل متکلم و مخاطب بر چینش کلمات و تأثیری که این چینش بر بار اطلاعاتی کلام دارد.
کلیدواژگان
واژگان کلیدی: نظریه نظم, عبدالقاهر جرجانی,دستور نظام مند,بافت, مایکل هلیدی
اصل مقاله (320 K)