رویکردی "باختینی" به سنگ صبور صادق چوبک
نوع مقاله: پژوهشی
نویسندگان
علی تسلیمی* 1 ؛ فاطمه ادراکی 2
1دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان.
2دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران. (مدرس دانشگاه پیام نور)
چکیده
میخائیل باختین از برجستهترین اندیشمندان و نظریهپردازان نقد ادبی است که گامی نو در این عرصه نهاد. از مهمترین مؤلفههای قابل توجه، از دیدگاه وی، مفاهیمی چون منطق گفتگویی، چندصدایی و رویکرد کارناوالی است. از این میان چندصدایی که از مفاهیم جامع است، به چندین زیرمجموعه تقسیم میگردد که عبارتند از: همگرایی، واگرایی، جدل و کارناوال. در این پژوهش داستان "سنگ صبور" صادق چوبک، که از ماندگارترین آثار عرصة داستاننویسی معاصر ایران است، از دیدگاه منطق گفتگویی باختین مورد توجه قرار گرفته است. "سنگ صبور" چوبک از جمله داستانهایی است که در آن با فراوانی صداها مواجهایم. صداهایی که در ورای هر یک، جهانبینی خاص و منحصر به فردی نهفته شده است. این پژوهش، نخست به معرفی رمان سنگ صبور میپردازد و سپس نظریات مهم باختین را تعریف و تشریح میکند و در ادامه مفاهیم یادشده از باختین را در داستان "سنگ صبور" چوبک جستجو میکند و این هدف را میجوید که سنگ صبور بهعنوان اثری چندصدایی معرفی شود.
کلیدواژگان
منطق گفتگویی،چندصدایی،کارناوال،سنگ صبور، باختین
اصل مقاله (179 K)