ادبیات اقلیمی در داستان های معاصر از مشروطه تا انقلاب اسلامی(p h p )
استاد راهنما: رحمان مشتاق مهر؛ دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.- 1389
چکیده
اقلیم گرایی در داستان نویسی معاصر ایران به طور جدی از دهه 1330 شمسی آغاز می شود و در دهه های 45 به اوج و شکوفایی خود می رسد. البته داستان اقلیمی به اندازه داستان نویسی معاصر مان قدمت دارد و آفرینش نخستین داستان اقلیمی به سال 1305 بر می گردد. داستان های اقلیمی غالبا بازتاب دهنده ویژگی ها و عناصر مشترکی چون فرهنگ و باورها و آداب و رسوم یک منطقه جغرافیایی اند و در همه فرهنگ ها و دایرة المعارف های ادبی در تعریف داستان اقلیمی بر وجود این عناصر تاکید شده است. داستان اقلیمی داستانی است که به سبب بازتاب گسترده عناصر اقلیمی و محیطی به دو شکل تزیینی و پویا در طی حوادث و ماجراها، کاملا رنگ بومی دارد و متعلق به منطقه ای خاص و متمایز از دیگر مناطق است. این عناصر مشترک و تمایز بخش عبارتند از: فرهنگ مردم، شامل معتقدات ، باورها، آداب و رسوم، مشاغل و حرفه ها، شکل معماری منطقه خوراک ها، پوشش ها و زبان محلی ، شیوه معیشتی و تولید، مکان ها و مناطق بومی، طبیعت بومی، صور خیال اقلیمی، نهضت ها و تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه.
در داستان نویسی معاصر ایران باید از شیوه ای به نام " شیوه اقلیمی نویسی" سخن گفت که اتفاقا در مناطق مختلف بازتاب های گوناگون داشته است و از این رو پنج حوزه یا شاخه داستان نویسی اقلیمی شمال، جنوب، شرق، (خراسان) غرب( کرمانشاه) و آذربایجان با نویسندگان و ویژگی های خاص آن ، در داستان نویسی معاصر قابل تشخیص است.
نویسنده در این رساله به بررسی داستان های اقلیمی و روستایی ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی می پردازد . ابتدا تعریفی از داستان اقلیمی و پیشینه تحقیق در ادبیات اقلیمی به دست می دهد سپس در هر فصل، هر یک از حوزه های پنج گانه داستان نویسی اقلیمی را نقد و بررسی می کند. در فصل پایانی هم علت اصلی گرایش به اقلیمی نویسی را بر مبنای " اسطوره بازگشت جاودانه" باز می کاود.
کلید واژه ها: داستان، داستان نویسی معاصر ایران، داستان اقلیمی، شمال، جنوب، شرق، (خراسان) غرب(کرمانشاه)، آذربایجان
کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی