واسوخت در شعر معاصر
استاد راهنما: کامیار وحیدیان
نگارش: صغری نبیلی نقاب
دانشگاه آزاد واحد مشهد؛1389
شماره ثبت : و 281 ن 5831641
چکیده :
در این تحقیق پس از اشاره ی کوتاهی به ساختار مکتب وقوع ، نمونه هایی از شعر بزرگان تاثیر گذار در این مکتب بیان گردیده ، سپس به بررسی مکتب واسوخت در شعر شاعران معاصر پرداخته است .
وقوع، چنان که از اسم آن بر می آید و دیگران نیز بدان اشاره داشته اند، بیان واقعیت هاست ، در حالی که واسوخت ، اعراض از سوختن است؛ پس می توان این گونه نتیجه گرفت که هر شعر واسوختی زیر مجموعه ی سبک وقوع به شمار می آید ؛ اما هر شعر وقوعی ، واسوخت نیست . به عبارت دیگر ، شعر وقوع از نظر موضوع ، به دو دسته تقسیم می شود: 1- گله از معشوق : در این شعر، شاعر فقط گله می کند و از معشوق می خواهد که دست از ناملایمات بردارد و به عاشق دل سوخته نیز توجهی داشته باشد.
2-واسوخت : شاعر از گله گزاری ، یک گام فراتر نهاده و معشوق را مورد تهدید قرار می دهد که اگر از رفتار عتاب آمیز خود دست برندارد ، عاشق از عشق او دست برخواهد داشت، گاه این تندی به جایی می رسد که شاعر اذعان می دارد که بر معشوق سر است و عشق او نسبت به معشوق ، لطفی است که در حق او کرده است و گرنه برای شاعر ، معشوق هایی بسیار بهتر از معشوق فعلی وجود دارد.
با پژوهش در آثار قبل از قرن دهم و آوردن نمونه هایی در یخش دوم تحقیق این ادعا که قبل از زمان مذکور که مکتب وقوع به عنوان یک مکتب مطرح شده ، در قرن دهم هم می باشد و چندین تن از شاعران این مکتب همراه با چند نمونه از اشعارشان آورده شده است و در بخش چهارم با بررسی اشعاری از شاعران معاصر ، این ادعا ثابت گشت که در شعر معاصر ، اشعار وقوعی به طور اعم و اشعار واسوختی به طور اخص کم و بیش وجود دارد.