زن در اندیشه بزرگان ادب فارسی و تازی معاصر
استاد راهنما: مهدی ممتحن
نگارش: مریم فرخی پور
دانشگاه آزاد واحد جیرفت؛1392
شماره ثبت: 5843686
چکیده
زن روی دیگری از هستی انسان در جهان است. او رکن خانه ی هستی و هموار کننده ی راه زندگی است.
ابعاد شخصیتی زن در میراث گذشته ادب فارسی ، گاه هویتی مبهم و پرسش انگیز پیدا می کند. این موضوع،بی تردید ریشه در محدویت هایی دارد که نه دین ، بلکه عرف و آداب اجتماعی گذشته ما برای زن ایجاد کرده است . انعکاس تصورات و باورهای اجتماعی گذشته ، پیرامون زن در برخی از آثار ادبی و اشعار شاعران بزرگ در عرصه های ادبیات فارسی و عربی نقش محوری و تعیین کننده ای داشته است . تا آنجا که این شاعران بسیاری از مکنونات و منویات خود را از راه عشق به زن بیان می کرده اند . و بر مسائل معنوی زنان ، مانند تعلیم و تربیت ، آزادی، فضل،قناعت، پرهیزگاری و پاکی ، هنر و عرفان و ... تاکید بسیاری دارند، که این تاکید حاصل تمایز دیدگاههای ادبیان فارسی و عربی معاصر به زن با دیکر دوره هاست و نتیجه اش در بسیاری مسائل معنوی ، انسانی و اجتماعی نمایان است، چنانکه در پاره ای موارد، زنان شاعر ، زبانی مردانه ، تقلیدی و فاقد تشخیص را برای خود برگزیده اند . به همین دلیل پایان نامه ی مورد نظر را برای آشنایی با دیدگاههای شاعران و اندیشمندان بزرگ معاصر فارسی و تازی در مورد زن را در چهار فصل تنظیم نموده ام که هر فصل به شرح زیر می باشد:
فصل اول: کلیات
فصل دوم: جایگاه زن در ادبیات ادیان مختلف
فصل سوم: جایگاه زن در ادبیات ایران و جهان
فصل چهارم: نگاه زنان شاعر پارسی گوی و تازی گوی نسبت به شخصیت زن
و در پایان نتیجه گیری و منابع و مآخذی که از آنها استفاده نموده ام آورده شده است.
کلید واژه ها
ادبیات تطبیقی،شعر معاصر فارسی،شعر معاصر عربی،زن
این پایان نامه در کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی موجود است.
