به سوی تعریفی تازه از ادبیات تطبیقی و نقد تطبیقی
دکتر امیرعلی نجومیان
دانشیار ادبیات انگلیسی دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
با توجه به رویدادهایی که در چند دهة اخیر در حوزة ادبیات تطبیقی رخ داده است، نیاز به تعریف تازه ای از ادبیات تطبیقی و نقد تطبیقی است. در این مقاله، شاخص های جدیدی را که برای تعریف تازه ادبیات تطبیقی و رو یکردها و روشهای نقد تطبیقی (به ویژه رویکردهای میان رشته ای) باید به آنها توجه شود ، بر می شم اریم. به گمان نویسنده این مقاله ، تحلیل و در شکل گیری شاخص های نو ، بایسته است . با « هویت » و « مرز » ،« دیگری » بازخوانی مفهوم های طرح نظریه ترجمه، نشانه شناسی، روایت شناسی، پسااستعماری (به ویژه نظریه مهاجرت ) و نظریه فرهنگی، مطالعات تطبیقی نه تنها دچار تحول عظیمی در حوزه مطالعاتی خود شد ه،
بلکه به دنبال آن روش شناسی تطبیقی نیز دگرگون شده است و چالش اصلی پیش روی ما، تبیین روش و رویکردهای مطالعات تطبیقی براساس دگرگونی در تعریف مطا لعات تطبیقی است. براساس این نظریه ها، سه نظریه و روش شناسی معرفی خواه د شد و ادعا می شود که نظریه و روش بینامتنی با تعریف های تازه ادبیات تطبیقی همخوانی بیشتری دارد.
کلیدواژه ها: ادبیات تطبیقی، روش شناسی، بینامتنیت، گفتگومندی، مطالعات ترجمه، نظریه پسااستعماری، دیگری، مرز، هویت