جایگاه رمانتیسم در سبکهای ادبی ایران
براساس علم سبک شناسی، سبک های رایج در شعر فارسی را می توان به چند دسته عمده تقسیم کرد که عرصه جولان رمانتیسم واقعی را میتوان درسبک حد وسط و جدید یعنی ادبیات دوره مشروطه به بعد دانست .
در این دوره است که رمانتیسم در ایران به تبع رمانتیسم اروپایی رشد کرد و تا حدودی شکل واقعی به خود گرفت و کسانی چون: نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، فریدون توللی و نادر نادرپور را نماینده خود در ایران ساخت. اما اگر با دقت به سبک های دیگر نیز نظر بیندازیم متوجه برخی خصوصیات رمانتیکی در آثار شاعران برجسته آن سبک ها میشویم.
جلوههای رمانتیسم در سبک خراسانی بسیار ناچیز است. از آن رو که سبک خراسانی بر پایه عقل و خرد بنا شده و میتوان از آن به عنوان دوره « کلاسیک» ادب پارسی نامبرد .
آثار و شاعران عمده این عصر از قبیل: رودکی، فرخی سیستانی، عنصری، منوچهری دامغانی، فردوسی و سایر شعرای سبک خراسانی، رنگ و بویی واقعگرا و یا بعضاً حماسی دارد. جز برخی از شاعران، آن هم در مواردی معدود (که عمدتاً در تغزلات قصاید است) به شعر غنایی روی نیاوردهاند.
انعکاس صریح احوال اجتماعی و زندگی شاعران و وضع دربارها و جریانات سیاسی و نظامی، از عمده ویژگیهای این سبک است. و علت این امر واقعبینی و آشنایی شاعران با محیط مادی و خارجی و توجه کمتر آنان به عوالم خیالی و اوهام است. با این وجود شعر غنایی در این دوره جلوههایی (هر چند اندک) دارد. در آثار «رودکی» و «شهید بلخی»، «عنصری»، «فرخی سیستانی» و « دقیقی» و « رابعه بلخی»، جلوههایی از شعر غنایی به چشم میخورد از ویژگیهای رمانتیسم دراین دوره به جز برخی غزلها و تغزلات غنایی و نیز نمود گرایش به احساس (البته به صورت بسیار محدود)، چیز دیگری نمیتوان یافت .
وامق و عذرا (عنصری)، ورقه و گلشاه (عیوقی)، ویس و رامین (فخرالدین اسعد گرگانی) ، بیشترین نزدیکی را در میان آثار این سبک (خراسانی) به رمانتیسم دارند و آن هم به دلیل گرایش به احساسات و داستانهای عاشقانه آنها است .
ما سبک دوره خراسانی را سبکی مبتنی بر واقع گرایی میشناسیم و رگههای وجود برخی از جلوه های رمانتیسم درسبک خراسانی، به علت جزئی بودن توان دادن رنگ و بویی رمانتیک به آثار این سبک را ندارند. شعر فارسی در این دوره «بنا بر تأثری که از اصل کلی و شایع خردگرایی پذیرفته، شعری واقعگراست. شاعران عهد از دریچه ذهنی اندیشمند و ظاهرین به واقعیتهای ملموس پیرامون خود نگریسته، تصویری واقع بینانه از آنها ارائه میکنند از این رو، تشبیهات شعر این عصر براساس روابطی محسوس شکل گرفته است ».
همچو لوح زمرد دین گشته است
دست، همچون صحیفه زرخام
شد آن زمانه که رویش بسان دیبا بود
شد آن زمانه که مویش بسان قطران بود
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چو تیغ آبداده و یاقوت آبدار
سایر ویژگیهای رمانتیسم و تفکر رمانتیکی نظیر: درونگرایی، گرایش به غم، اندوه، انزوا، تنهایی، خیالپردازی وسیع و... در این دوره بسامد چندانی ندارند و یأس نیز در این اشعار به ندرت وجود دارد .