کار ادبی محل مناسبی برای حضور نیروهای فرهنگی است. در برخی از متون ادبی استانداردهای حاکم به چالش کشیده میشوند و در برخی دیگر باز تولید میشوند.
بررسی تطبیقی صدای زن در نمایشنامة تاجر ونیزی از و. شکسپیر و اشعار جلیل صفربیگی (با توجه به نظریههای ا. گرین بلات،آ. سین فیلد و پیر ماشری)
نویسندگان
1سجاد قیطاسی ؛ 2فاضل اسدی
چکیده
کار ادبی محل مناسبی برای حضور نیروهای فرهنگی است. در برخی از متون ادبی استانداردهای حاکم به چالش کشیده میشوند و در برخی دیگر باز تولید میشوند. نظریة ناخودآگاه متن (the text’s unconscious )از پیر ماشری (Macherey Pierre) و نظریة گسست (fault line) از آلن سین فیلد (Alen Sinfield) نشان میدهند که چگونه کار ادبی، گفتمان (discourse) غالب را به چالش میکشد. زنان مختلفی در نمایشنامههای شکسپیر (William Shakespeare) به تصویر کشیده میشوند. حضور برخی از آنان تناقض/ گسست درون ایدئولوژی مردسالار (patriarchal ideology) را آشکار میکند که درنهایت به بحران در گفتمان غالب میانجامد. از طرف دیگر، نظریة گردش نیروهای اجتماعی (circulation of social energies) از استفان گرین بلات (Stephen Greenblott) بیانگر آن قسمت از کار ادبی است که در آن گفتمان رایج مدام بازتولید میشود. در اشعار جلیل صفر بیگی، با آنکه شرایط سیاسی– اجتماعی جامعة ایلام به نفع زن تغییر کرده است، ایدئولوژی مردسالار که قرنها پیش بهدست مردان ساخته شد، بازتولید میشود. نوشتار حاضر، تحقیقی است پیرامون به چالش کشیده شدن و بازتولید نیروهای فرهنگی ( ایدئولوژی مردسالار) در کارهای ادبی.
کلیدواژگان
واژگان کلیدی: گسست،ناخودآگاه متن،گردش نیروهای اجتماعی،جلیل صفر بیگیّ،ویلیام شکسپیر
اصل مقاله (195 K)