نهضت ملی شدن صنعت نفت به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی در ادبیات این مرز و بوم نمودی آشکار در ادبیات منثور و منظوم دارد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-مهسا کلانکی: موقعیت خاص جغرافیای کشور ما در دورههای مختلف و حضور بیگانگان سودجو در این سرزمین، باعث شکلگیری تحولات مختلف اجتماعی از سالهای دور تا به امروز شده است. از زمان کشف نفت در منطقه جنوب و جنوب غربی ایران، تمایل حضور قدرتهایی چون انگلیس و روسیه در کشورمان شدت گرفت و سرزمین ما تبدیل به جایگاهی برای کسب منفعت و تبادل سر منابع عظیم نفت شد.
با توجه به قدمت صدساله صنعت نفت در ایران و گسترش آن در باورهای ملی، خواه یا ناخواه با صنعتی اثرگذار در جامعه روبهرو هستیم که جلوههای خود را در فرهنگ، زبان و باورها نشان داده است. نویسندگانی که در حیطه ادبیات داستانی قلم زدهاند و به نوعی ملی شدن صنعت نفت را در ادبیات را رواج دادهاند یا از مردم بومی بودهاند یا به دلیل اشتغال در شرکت نفت تحت تأثیر این فرهنگ قرار گرفتهاند و در داستانهای خود به شکل ناخودآگاه یا خودآگاهانه از چنین تواناییهایی بهره بردهاند.
تأثیر نهضت ملی شدن صنعت نفت در رمانهای فارسی
پس از ملی شدن صنعت نفت آثار زیادی تحت تأثیر این صنعت به نگارش درآمد. بسیاری از این داستانها تنها یک بار در نشریههای زمان خود به چاپ رسیده بودند و دسترسی به آنها بسیار سخت بود. مجلات دنیای سخن، بیداردلان، خوشه، اندیشه آزاد، گردون، چراغ، آرش، کانون نویسندگان ایران، پیام نوين، هنر و ادبیات جنوب، تکاپو، نعت نفت، امید ایران، کار و هنر، آدینه، جهان نو، کتاب صبح، سینما و ادبیات از جمله نشریاتی هستند که داستانهایی از نویسندگان را منتشر کردند.
با تأمل در داستاننویسی ایران از زمان پیدایش آثار تاکنون میتوان به نویسندگانی اشاره کرد که در این باره قلم زدهاند؛ کسانی مانند صادق چوبک، سیمین دانشور، جلال آل احمد، ابراهيم گلستان، احمد محمود، محمدعلی صفریان، صفدر تقیزاده، ناصر تقوایی، ناصر موذن، احمد بیگدلی، شهرنوش پارسیپور، قباد آذریین، نعمت نعمتی، عباس عبدی، محمدرضا صفدری، مرجان درودی و دریا زیرک قشقایی تعدادی از این افراد هستند.
یکی از مسائلی که در خوانش یک اثر ادبی مورد توجه قرار میگیرد، بررسی نحوه بازخورد تصویر اجتماع و روابط مختلف موجود در جامعه در دنیای تخیل نویسنده است. آنچه در ذهن نویسنده می گذرد بیتردید از برداشت ها، قضاوت ها و احتمالا ایدئولوژی های سیاسی اجتماعی زمان او خالی نیست.
احمد محمود، نویسنده نامآشنای خطه جنوب، در رمان «همسایهها» با نگاه واقعگرایانه خود توانسته است با نشان دادن مراحل رشد و تکوین یک نوجوان بر گستره روزگار ملی شدن صنعت نفت و دوره فعالیتهای حزبی، دغدغههای نسلی را عیان کند. آشنایی همهجانبه نویسنده با اقلیم و فضای روزگار داستان، خلق زبان و توصیفات قوی، شخصیتهای ملموس و دوستداشتنی، روایت خطی و پرکشش، نمایش واقعی و باورپذیر از فرهنگ و عقاید و گرفتاریهای مردم و ارائه تصویری صادقانه از وقایع سیاسی دوره ملی شدن صنعت نفت، از مهمترین شاخصههای این اثر است.
«خالد» در رمان «همسایهها» در حقیقت نماد ملتی است که روزگاری طولانی گرفتار استعمار بیگانه بوده و حقوق خویش را نشناخته است، اما سرانجام به آن مرحله از شناخت میرسد که در راه ملیگرایی حقیقی خود، با جهل، فقر و ظلم مبارزه میکند.
یکی از آثار معروفی که غیر مستقیم ملی شدن صنعت نفت را محوریت خود قرار داده است رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» اثر زویا پیرزاد است که جوایز مهمی مانند رمان سال گلشیری را نصیب خود کرده است. «چراغها را من خاموش میکنم» اولین رمان پیرزاد است که در سال 1380 به چاپ رسید و بارها پس از آن تجدید چاپ شد. پدر خانواده مهندس شرکت نفت است و تمایلات سیاسی دارد و با آنکه میتواند در محلهای بهتر اقامت داشته باشد، از تجملات دوری میکند.
رمان دیگری که مستقیماً به نهضت ملی شدن صنعت نفت میپردازد رمان «طوبا و معنای شب» از شهرنوش پارسیپور است که به بررسی نقش زنان در تحولات تاریخی جامعه از مشروطه تا انقلاب 57 میپردازد. این رمان وقایع دهه سی که مربوط به ملی شدن صنعت نفت است را به شکل کلی و نه موشکافانه آورده است. تب و تاب جوانان برای ورود به حزب توده و اظهارات مصدق و تأثیری که بر جامعه داشت صفحاتی را در رمان به خود اختصاص داده است.
در رمان «اهل غرق» از منیرو روانیپور نیز نفت برای آبادی جفره، پیامدهای ناگواری دارد. نویسنده در این رمان نفت را عامل اصلی بر هم زدن سنتها و آرامش جفره میداند.
نفت مردان و زنان را از خود بیگانه میکند:
«اما دختران آواره آنان که نفت بیخانمانشان کرده بود و در انتظار تمام شدن نفت چاهها در گوشه و کنار جفره اتراق کرده بودند، به سراغ خانم زری آمدند تا به دستور او شلیتههایشان را درآوردند و لباس هایی به تن کنند که پارچه کمتری میبرد و برازنده آدم های حسابی بود.»
رمان دیگری که به موضوع صنعت نفت و دولت دکتر محمد مصدق پرداخته است رمان «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» است. «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» نوشته شهرام رحیمیان است و روایتگر زندگی یک شخصیت تخیلی به نام دکتر نون است. داستان در مورد دکتر محسن نون، حقوقدان و یکی از بستگانِ نزدیکِ دکتر مصدق است که سهم بسزایی در نخست وزیر شدن ایشان ایفا کرده و از این بابت چهرهای محبوب در نزد همگان است. در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دکتر نون دستگیر میشود و تحت شکنجههای سختی قرار می گیرد ولی حاضر به پشت کردن به دکتر مصدق و مصاحبه علیه او نمیشود و ...
آنچه از فحوای این رمانها مشخص است اثرات صنعت نفت به صورت زمینههای سیاسی و فرهنگی، ایجاد فضای خشم و نفرت، فضای پوچگرایی و فضای امید و آرزو و مضامینی چون بیهدفی، شادی، مهاجرت، فقر و نداشتن امنیت شغلی در داستان منعکس شده است.
حضور کمرنگ نهضت ملی شدن صنعت نفت در شعر
بازخورد ملی شدن صنعت نفت در شعر به اندازه رمان خود را نشان نداده است و شاعرانی مانند مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، سیاوش کسرایی، نصرت رحمانی، نادر نادرپور، فریدون توللی و هوشنگ ابتهاج در آثار خود تنها اشارههایی به ملی شدن صنعت نفت کردهاند.
زنده یاد مهدی اخوان ثالث در شعر «نادر یا اسکندر» به طور غیرمستقیم به نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28مرداد اشاره میکند:
موج ها خوابيده اند آرام و رام،
طبل طوفان از نوا افتاده است
چشمههای شعلهور خشكيدهاند
آبها از آسياب افتاده است
در مزار آباد شهرِ بیتپش،
وای جغدی هم نمیآيد به گوش
دردمندان بی خروش و بیفغان،
خشم ناكان بیفغان و بیخروش
آهها در سينه، ها گم كرده، راه
مرغكان سرشان به زير بال ها
در سكوت جاودان مفتون شد است
هرچه غوغا بود و قيل و قالها
آبها از آسيا افتاده است
دارها برچيده، خونها شستهاند
جای رنج و خشم و عصيان بوتهها
پشك بان های پليدی رستهاند...
هركه آمد بار خود را بست و رفت
ما همان بدبخت و خار و بي نصيب
زان چه حاصل جز دروغ و جز دروغ
زين چه حاصل جز فريب و جز فريب
باز مي گويند فردای دگر
صبر كن تا ديگری پيدا شود
نادری پيدا نخواهد شد اميد
كاشكی اسكندری پيدا شود»