در اساطیر ایران و جهان، زنان نقشهای مختلف و متعددی دارند که بر اساس جوامع و فرهنگهای آنها، گاهی این نقشها با یکدیگر تفاوت دارند.
بررسی تحلیلی کهن الگوی زن و خویشکارهای آن در حماسه های ایرانی ( برپایه شاهنامه، گرشاسپ نامه، ...) ( phd)
استاد راهنما: فاطمه مدرسی و رحیم کوشش
نگارش: زهرا جمشیدی، دانشگاه ارومیه.- 1394
چکیده
زن و خویشکاریهای او، یکی از موضوعات مهم و دقیق مباحث اسطورهشناسی و ادبیات حماسی است، به گونهای که کارل گوستاو یونگ، زن - مادر را یکی از کهنالگوهای خود معرفی کرده است. در اساطیر ایران و جهان، زنان نقشهای مختلف و متعددی دارند که بر اساس جوامع و فرهنگهای آنها، گاهی این نقشها با یکدیگر تفاوت دارند. خویشکاریهای زنان در اساطیر، به شکل خویشکاریهای الههها و ایزدبانوان به منصه ظهور درمیآید و در حماسهها به صورت اعمالی که از زنانی شاخص سر میزند. تأثیر نقش ایزدبانوان بر زنان حماسی گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم و ضمنی است. کهنالگوی زن و خویشکاریهای آن نیز مانند بسیاری دیگر از بنمایهها، دارای دو سویه مثبت و منفی است. سویه مثبت آن در غالب شخصیتهای سودرسان و نیکوکار و با خویشکاریهای باروری، زایش و پرورش؛ نصیحتگری و یاریگری؛ بخشندگی و برکتبخشی؛ وفاداری و فداکاری؛ نستوهی و مقاومت در برابر دشمن؛ شادیبخشی و شادیآفرینی، نمود پیدا میکند و سویه منفی آن به شکل موجودات مخرب و پلید و با خویشکاریهای مکرورزی و نیرنگ پیشگی؛ دروغگویی و جلوههای دروغین؛ فساد و شهوترانی؛ تخریب عناصر پاک و نابودی پهلوانان نیکوخصال؛ جادوگری و ...، پدیدار میشود. با توجه به نقش ویژه زن در تاریخ تمدن و اندیشههای ایرانی، اساطیر و حماسههای ایرانی، از شواهد خویشاوندکشی مونث خالی ماندهاند.
کلیدواژه ها: اسطوره، کهن الگوی زن، خویشکاری زنانه، شاهنامه
کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی