تحلیل ساختار روایت، طرح و شخصیّت در منظومۀ یوسف و زلیخای جامی
سید علی محمد سجادی(نویسنده مسئول)، برات محمدی
چکیده
داستان یوسف و زلیخا در قرآن با عنوان«احسن القصص» یاد شده و در ادب فارسی گویندگان و شاعران زیادی از مضامین و بن مایه های این قصّه به صورت تمثیلی، رمزی و تلمیح گونه بهره برده و یا در قالب منظومه های مستقل به نظم در آورده¬اند. نورالدین جامی داستان دلداگی زلیخا به یوسف را با چاشنی عرفان و آراسته به ظرایف و نکته های ادبی در زیباترین و دلکشترین شکل و به تعبیر خودش « به احسن وجه» به نظم درآورده است. هرچنداین منظومه از جوانب گوناگون قابل بررسی است امّا از نظر اجزاء و عناصر داستانی با داستانهای غنایی تناسب بیشتری دارد و از کشش داستانی لازم برخوردار است. پرسش عمده این استکه آیا حوادث و وقاع این داستان دلکش به صورتسلسله وار و بر اساس روابط علّی و معلولی پیش رفته است؟ برای این منظور ساختار روایت، طرح داستانی و نقش شخصیّتها در گسترش وقایع، مطابق نظریات ساختارگرایان برجسته، مورد تحلیل قرار گرفته است.در این داستان یوسف برای رسیدن به پیامبری(تحقّق رؤیا) و زلیخا برای رسیدن به معشوق نموده شده درخواب در حرکتند و سلسلۀحوادث و پیرفتهای دراین راستا امتداد مییابند.
کلمات کلیدی
یوسف و زلیخا، جامی،ساختار روایی،طرح،شخصیّت