حسن ذوالفقاری از «موش و گربه»هایی که در ادبیات وجود دارند گفت.
به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، چهاردهمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی درباره عبید زاکانی به بازخوانی پرونده «موش و گربه» منسوب به عبید اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر حسن ذوالفقاری، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر ادبیات عامه برگزار شد.
متن سخنرانی ذوالفقاری در این نشست به این شرح است: قصیده تمثیلی «موش و گربه» منسوب به عبید زاکانی همواره از پرخوانندهترین آثار ادبی ـ اجتماعی میان مردم و کودکان بوده و از شهرت و اهمیت بسیار برخوردار است. چنانکه سالیانی دراز جزء متون مکتبخانه به شمار میرفته است. طرح فشرده این داستان طنزآمیز و پندآموز، رفتار گربه ریاکاری است که با تظاهر به توبه و جلب نظر موشها، آنها را میدرد. از این داستان انتقادی حداقل ۲۰ نظیره به نظم و نثر در دست است که «موش و گربه» منسوب به شیخ بهایی معروفترین آنهاست. نخستینبار استاد مجتبی مینوی در مجله یغما به صحت انتساب «موش و گربه» عبید پرداخت.
قدیمیترین نسخه «موش و گربه» در دوره صفویه است
یکی از آثار بسیار ارزنده در زمینه ادبیات کهن «موش و گربه» شیخ بهایی است. باید به این نکته اشاره کنم که صحت انتساب «موش و گربه» به عبید زاکانی چیست؟ چقدر این «موش و گربه» مهم بوده که دهها نظیره از آن به وجود آمده و شاعران و نویسندگان بسیاری به استقبال این قصیده داستانی بینظیر رفتهاند. «موش و گربه» به دلیل شهرتش چاپهای گوناگونی داشته است. یک دسته از «موش و گربه»های جدید از دوره قاجار به بعد هستند، که زبانش مقداری سادهتر و کلماتش تغییر داده شده است. قدیمیترین نسخه «موش و گربه» به سال ۱۱۵۳ هجری قمری و به دوره صفوی اختصاص دارد و در ایران هم چاپ نشده است. دکتر علی محدث نسخهای از آن را در دانشگاه اوپسالا چاپ کرده که اعرابگذاری شده است. البته کمتر پیش میآید که نسخههای خطی اعرابگذاری شده باشد اما محدث این نسخه را در تونس در شمال آفریقا به دست آورده و احتمالاً چون مخاطبانش فارسیزبان نبودهاند برای راحت خواندن آن را اعرابگذاری کرده است.
علی محدث در پیشگفتار فارسی «موش و گربه» منسوب به عبید زاکانی بر این نکته تاکید کرده است که «موش و گربه» کار عبید زاکانی نیست. نخست اینکه این مثنوی از دید سبکی با نوشتههای سده هشتم هجری دوران زندگی عبید زاکانی همخوانی ندارد. سپس در هیچ یک از نسخههای کهن مجموعه آثار عبید زاکانی «موش و گربه» یافت نمیشود. و دیگر اینکه در همسنجی با نوشتههای گوناگون عبید زاکانی، «موش و گربه» در سبک و محتوا کممایهتر است. به گمان وی «موش و گربه» به احتمال زیاد در دوران شاه طهماسب اول یعنی در قرن دهم هجری نگاشته است و سرایندهاش شاعری از فرقه پسیخانیان و نقطویان بوده که در این چکامه کشاکشهای میان صفویه و پسیخانیان را به نمایش گذاشته است.
نام عبید زاکانی پشت کتاب «موش و گربه» است
این نسخه قدیمترین و کاملترین نسخه «موش و گربه» است که ۱۷۰ بیت دارد و دیگر نسخهها دارای ۱۱۰ بیت است. داستان «موش و گربه» میان ایرانیها بسیار مشهور بوده چرا که جزء کتابهای مکتبخانهای بوده است. در دوران قاجار حدود ۷۰ کتاب در مکتبخانههای دوره قاجار خوانده میشده که یکی از آنها «موش و گربه» بوده است. بنابراین چون کتاب درسی بوده شهرت فراوانی پیدا کرده است. این کتاب چاپهای متعددی داشته و تا به حال بیش از ۱۲۰ بار چاپ شده است. یکی «موش و گربه» شیخ بهایی بوده و دیگری «موش و گربه» چرکچی بوده و به دلیل اینکه در مکتبخانهها کتاب درسی بوده به شهرت رسیده است.
دلیل دیگر شهرت «موش و گربه» انتساب آن به عبید زاکانی است. نام عبید زاکانی پشت این کتاب است و این اثر هم مانند دیگر آثار عبید شهرت دارد. طنزهای عبید بین ما ایرانیها جا افتاده است. دلیل دیگر جنبه طنزآمیز داستان است که به عنوان جوک امروزه پیامک میشود و اگر بادقت به این لطیفهها بنگریم همان جوکهای عبید است. عبید حدود ۴۵۰ لطیفه دارد. در این کتاب وقتی با الف اشباع قافیه یکسان است خود این بیشتر داستان را طنزآلود کرده است. جنگ گربه و موش خودش طنز است. زبان داستان «موش و گربه» عامیانه است، فرهنگ آن فرهنگ مردم و موضوعش هم مردمی است. چون همیشه تاریخ این داستان بوده، که یک عده موش بودند و گول میخوردند و یک عده هم گربه بودند و گول میزدند، که ابزارشان هم دین بوده است. موش و گربه در ادب فارسی همواره جز رابطه تضاد و تقابل جنبههای نمادین هم داشتهاند. گربه نماد بیرحمی، حرص، مکر و نیرنگ و ریاکاری است. موش نادان، حریص و بیاحتیاط است. موش و گربه با هم نماد دشمن دیرینه هستند که از هم فرار میکنند.
قدیمترین ژانر طنز مضحک «موش و گربه» عبید است
در این مثنوی از دو نماد مشهور موش و گربه که در ادبیات همه ملل هست و در همه فرهنگها به عنوان دو جفت متضاد بودند، استفاده کرده است. از دیگر وجوه شهرت آن قالب اثر است چون ما قبل از «موش و گربه» عبید جز چند نمونه محدود قصیده داستانی نداشتهایم. قصیده همیشه برای مدح یا تعلیم و نهایتاً عرفان بوده و استفاده از قصیده داستانی برای این اثر جالب است. همچنین ژانری در ادبیات جهان به نام حماسه مضحک وجود دارد که نمونههای فراوانی از آن هم موجود و مشهور است. در ادبیات ما شاید قدیمیترین و کاملترین نمونه از ژانر طنز مضحک، «موش و گربه» عبید است که در واقع آمیختن طنز با حماسه است. یعنی یک حماسه دروغین که شکل طنزآمیز دارد. همچنین این داستان نمونه کامل گروتسگ یا عجایبنگاری است که در متون داستانهای کهن ما نمونههای فراوان دارد.
نخستین پیام این قصیده این است که میشود هر کاری را در لفاف مذهب و تقدسنمایی و دین انجام داد. همچنین داستان نقد اخلاق سیاسی حاکمان و سناریو قدرت است. از دیگر پیامهای این داستان، این است که ظالمان و قدرتمندان همواره ریاکار و نیرنگبازند و مظلومان هم بدون عبرتگیری از تاریخ هستند یعنی حافظه تاریخی مردم ضعیف است، فراموشکارند و زود همه چیز را از یاد میبرند. موش و گربه در میان مردم مَثَل و کنایه فراوان دارند. در تاریخ ادبیات ما بیش از هزار مَثَل درباره گربه به تنهایی وجود دارد. در دنیا هم موش و گربههای فراوانی داریم، از جمله یک «موش و گربه» الجزیرهای که در ایران هم چاپ شده است. «موش و گربه» چینی هم نمونه دیگری از داستان است.
طنز قوی اجتماعی در قصه «موش و گربه» عبید زاکانی
برخی «موش و گربه» را منتسب به عبید زاکانی میدانند. به دلیل اینکه جنگ قصیده موش و گربه میان کرمان و شیراز است، یعنی به خلاف خیلی از آثار ما، این داستان دقیقاً نقطههای تاریخی دارد. این مشابهت دلیلی است که نشان میدهد این داستان حتماً یک وجه تاریخی دارد و بازنمایی یک داستان تاریخی است. آنچه هم حدس زدهاند، این است که این داستان مربوط به کشتار امیر مبارزالدین است. جنگ موش و گربه در این قصیده، به لحاظ مکانی، دقیقا مشابه جنگ میان شاه شجاع و امیر مبارزالدین است.
توبه موش، خوردن شراب و خیلی مسائل دیگر با روحیات دو شاه، یعنی شیخ شجاع و امیر مبارزالدین انطباق پیدا میکند. همچنین گفته میشود یکی از تکیهکلامهای امیر مبارزالدین گربه بوده است. طنز قوی اجتماعی در قصه «موش و گربه» که با دیگر آثار عبید انطباق دارد دلیل دیگری برای تأیید انتساب این اثر به عبید زاکانی است. تمام آثار عبید انتقادی و طنز است. دلیل دیگر بر تأیید انتساب این اثر به عبید این است که بیت تخلص او در تمام نسخههای «موش و گربه» وجود دارد.
«موش و گربه» در آثار خطی قدیم برای عبید نیست
بهترین دیوان عبید زاکانی را محمدجعفر محجوب در سال ۱۹۹۹ میلادی در آمریکا و در نیویورک به چاپ رسانده است. او در مقدمه مفصلی که بر آثار و احوال عبید مینویسد، تشکیکی میکند و میگوید «موش و گربه» در میان آثار خطی قدیم برای عبید نیست. یعنی جدیدترین نسخههای خطی «موش و گربه» از اواخر دوره صفوی و قاجار به بعد است البته قبل از آن ممکن است وجود داشته باشد، اما تا به حال شناسایی نشده است. بنابراین اینکه ما آنها را ندیدهایم، دلیل بر نبودنشان نیست. مجتبی مینوی هم مقالهای در رد انتساب «موش و گربه» به عبید زاکانی نوشته و مهمترین دلیلی هم که میآورد این است که شعر آن خیلی عامیانه است، علوم فنی دارد و به سبک دیگر آثار عبید نمیخورد. علی محدث هم کاملاً این انتساب را رد میکند و میگوید این اثر به چند دلیل نمیتواند از عبید باشد.
مثلاً اینکه با سبک شعر قرن هشتم و دیگر آثار عبید همخوانی ندارد. او حدس میزند که این اثر مربوط به آثار پسیخانیان فرقه نقطویان باشد، اما دلیل کافی برای حدس خود نمیآورد. در مجموع میتوان گفت همه این استدلالها ضعیف است و نمیتوان به استناد آنها نتیجهگیری کرد. اینکه استاد مینوی میگوید سبک این اثر خیلی عامیانه است، درست است؛ ولی ایشان متوجه یک مسئله نبودهاند، مهمترین مسئله این است که وقتی اثری به فرهنگ مردم وارد میشود، روایتهای فراوانی از آن به وجود میآید؛ مثلاً از همین قصه «بز زنگولهپا» ۱۶۰ روایت داریم، یعنی داستان همان داستان است، ولی شیوه روایتهای آن فرق دارد. داستان «موش و گربه» هم وارد فرهنگ عامه شده و دائم نقل شده است، از طرفی فرهنگ مردم هرچه رو به جلو میآید، سادهتر میشود. چنانکه شکل قدیم بسیاری از مثلهای ما با شکل امروزی آنها بسیار متفاوت است یعنی ساده و متناسب شدهاند.
وجود گربه عابد در شعر حافظ و «کلیله و دمنه»
برای «موش و گربه» هم همین اتفاق افتاده است، این داستان هم از همان نمونه کهن تا به امروز ساده و سادهتر و زبان آن عامیانهتر شده است؛ پس اصل داستان برای عبید زاکانی است، منتها به مرور زمان نسخههای آن عامیانهتر و به زبان امروز تبدیل شده است. «موش و گربه» عبید چنان در میان مردم و شاعران جا افتاده، که بیش از ۴۰ نفر بر اساس آن یک منظومه گفتهاند و داستانی غیر از داستان موش و گربه را در آن ریختهاند. البته این داستان سابقه دارد و قبل از عبید هم گربه عابد در شعر حافظ و قدیمتر از آن هم در «کلیله و دمنه» موجود است.
«موش و گربه» شیخ بهایی یک فایده اجتماعی دارد و در آن میتوان احوال دوره صفویه را دریافت، چرا در مکتبخانهها «موش و گربه» میخواندند چون میخواستند به بچهها فن مناظره و تفکر را آموزش دهند. غیرمستقیم میخواستند بچهها را از تصوف دور کنند. «موش و گربه» برخلاف «موش و گربه» ما که جنگ حکام و سیاسی است اینجا نبرد مذهبی است و هر دو از طبقه عالمان هستند، شعر میگویند و هم «موش و گربه» نماینده صوفیان و زهاد است هر دو اهل قناعت هستند و اگر غذای چربی در دسترس آنها باشد میخورند. در پایان داستان گربه غلبه میکند بر موش. کتابی است که ۷۰ درصد شبیه «موش و گربه» شیخ بهایی است «جواهر العقول فی شرح فرائد الاصول» مناظره منسوب به مجلسی دوم است که به شاه سلیمان تقدیم میکند. که به یک شکلی بازنویسی داستان «موش و گربه» شیخ بهایی است، زبانش فرق میکند و برخی داستانهایش متفاوت است. این کتاب از قدیمترین نظیرههای «موش و گربه» است.
شناسایی نمونهها و اقتباسهایی از «موش و گربه»
داستان «موش و گربه» و تقابل آنها مضمونی رایج در ادب فارسی است. «موش و گربه» عبید به دلیل شهرت آن میان مردم و کودکان بارها جزء ادبیات مکتبخانهای و در شمار کتابهای درسی چاپ شده است. این داستان از داستانهای پرخواننده در میان کودکان و از کتابهای پرشمارگان در تاریخ نشر ایران به حساب میآید. داستانهای «موش و گربه» در آثار ادبی فارسی بازتاب گسترده یافته و داستانهای کوتاهی در قالب نظم و نثر نگاشته شده است. علاوه بر آن، داستانهای بلندی نیز به تقلید از «موش و گربه» عبید زاکانی نوشته شده است. نمونهها و اقتباسهایی از «موش و گربه» شناسایی شده که عبارتند از تخمیس موش و گربه چرکچی، مخمس موش و گربه ادیب، موشنامه افسر، موش و گربه شائق، موش و گربه نهاوندی، زرندیه، خوکنامه، پندنامه، گلشن هوش در جدال موش و گربه، همیان موش و گربه، موش و گربه ناشناس، نخبه النصایح فی قصه الفار و الهره، موش و گربه شیخ بهایی و موش و گربه روایت شفاهی.