در زمان کودکی من، شتر و شترداری بهتدریج منسوخ شد و جای آن را وسایل نقلیة موتوری گرفت و به این ترتیب بهجای کاروانسراها، گاراژها ایجاد شدند.
اوّلین اتومبیلِ سواری را، بهطوری که پدرم میگفت، مرحوم…
مویی ببینن پِلاسی می بافَن.
مورد استعمال: اشاره است به شایعه سازی و یک کلاغ چهل کلاغ کردن.
میمون نَمِتونه برقصه، مِگِه زمینِش کَجه.
مورد استعمال: در مقام تحقیر کسی را گویند که برای پنهان کردن…
کُولی گفتن خَش اومد، توبرَش و وَرداش پیش اومد.
مورد استعمال: در مقام تنبیه کسی را گویند که جنبه تعارف کردن و روی خوش نشان دادن را نداشته، فورا متوقع می شود.
کِی باشه اِمشُو شُو بشه، بِپَرّه…