۱۳۹۹-۰۴-۱۲

7تیر/ شهادت آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران امام خمینی (ره) به دست منافقان در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی(1360ش)

یکی از بیانات امام خمینی( ره) درباره‌ی شهادت که می‌فرمایند: (( شهادت هنر مردان خداست)) در حقیقت درباره‌ی شهید آیت الله بهشتی صدق می‌کند. اگر شهادت را پاداش مجاهده و مبارزه به حساب آوریم، بهای شهادت زیبنده‌ی شخصیت مجاهد و خستگی‌ناپذیر شهید بهشتی بود.

جلسات هفتگی حزب، روزهای یکشنبه در دفتر حزب جمهوری اسلامی- واقع در خیابان سرچشمه- برگزار می‌شد. در آن یکشنبه نماز مغرب و عشا به امامت آیت الله بهشتی اقامه شد. ساعت 30/8 بعد از ظهر روز هفتم تیر ماه بود که جلسه با حضور اعضای برجسته حزب، که برخی از وزیران و نمایندگان اولین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی نیز در میان آنان بودند، با تلاوت آیات قرآن مجید آغاز شد. موضوع بحث، تورم و مسائل مربوط به آن بود؛ اما برخی خواستار طرح انتخابات ریاست جمهوری شدند که اولین دوره‌ی آن با انتخاب بنی‌صدر در واقع به عنوان یک اشتباه سیاسی در انقلاب اسلامی مطرح بود. دکتر بهشتی پشت تریبون قرار گرفت و شروع به سخنرانی نمود. در بین سخنرانی ناگهان شهید بهشتی گفت: (( دوستان بوی بهشت می‌آید)) که ناگهان صدای انفجار و ریختن آوار فضای جلسه را به هم ریخت. موج انفجار آن چنان پر قدرت بود که شیشه‌های منازل اطراف شکسته شد. سقف بتونی سالن کنفرانس فرو ریخت و ده‌ها انسان مجاهد و مبارز در زیر آوار آن به شهادت رسیدند یا مجروح شدند. اصغرنیا از مجروحین حادثه می‌گوید:
(( شهید دکتر بهشتی سخنرانی می‌کرد و من و حاضران در سالن به سخنان او گوش می‌دادیم. اواخر صحبت‌های او بود که احساس کردم لباسم آتش گرفته است. در همین لحظه سقف فرو ریخت و زیر آوار ماندم. حدود یک ساعت و نیم زیر آوار ماندم. می‌شنیدم همه‌ی کسانی که زیر آوار مانده بودند شعار الله اکبر می‌دادند و از یکدیگر حلالیت می‌طلبیدند.))
عملیات نجات مجروحین و افرادی که زیر آوار مانده بودند به سرعت و با حضور تمامی نهادهای مسئول و مردم آغاز شد و تا بامداد ادامه داشت. وقتی که خبر انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در خیابان سرچشمه‌ی تهران و شهادت دکتر بهشتی و یارانش قوت گرفت، به رادیو اطلاع داده شد که شب خبر را پخش نکند تا امام از آن مطلع نشوند و در یک وضعیت مناسب، فردای آن شب توسط آقای هاشمی رفسنجانی و حاج احمد خمینی، امام را مطلع کنند. در منزل هم سفارش شده بود که تا قبل از اخبار ساعت 7 صبح، رادیو را از منزل امام بردارند. هنگامی که به برداشتن رادیو اقدام کردند، امام فرمودند:
(( رادیو را سر جای خود بگذارید، من جریان را از یکی از رادیوهای خارجی شنیده‌ام.))
اخبار ضد و نقیضی درباره‌ی چگونگی بمب‌گذاری یا اشکال دیگر پخش می‌شد. بعدها مشخص شد که(( محمد رضا کلاهی)) عنصر نفوذی بمب‌گذار، به بهانه‌ی نصب کولر، افراد خود را به پشت بام برده و از چند روز قبل، میزان مواد منفجره‌ی لازم را بررسی و جاسازی را طراحی کرده بودند. صبح روز بعد رادیو خبر را پخش کرد. تحمل شنیدن خبر شهادت دکتر بهشتی برای هیچ کس وجود نداشت. پیکرهای شهیدان به بهشت زهرا( س) منتقل و با حضور پر شور مردم به خاک سپرده شدند.
در میان بهت ضد انقلاب، مجلس شورای اسلامی با 185 نماینده، که 5 تن از آنان مجروحان حادثه بودند، جلسه تشکیل داد. آقای(( بهرام تاج گردون))- نماینده‌ی گچساران- برای این که مجلس از اکثریت نیفتد در حالی همراه دیگر مجروحان در مجلس حاضر شد که بر تخت بیمارستان دراز کشیده بود. به جای 27نماینده‌ی شهید مجلس بر کرسی آنها عکس و گل گذاشتند و(( باغبانی))-نماینده‌ی مجروح سبزوار- به نمایندگی از مجروحین حادثه در همان جلسه‌ی مجلس سخن گفت و بر یاس و نومیدی گروه‌های ضد انقلاب افزود. مجلس شورای اسلامی به دلیل برگزار شدن انتخابات میان دوره‌ای به جای 270 نفر 210 نفر عضو داشت. تا رسیدن مجروحان، که مجلس را به حد نصاب برساند، یک ساعت طول کشید. مجلس 27 شهید و 9 مجروح در این فاجعه‌ی بزرگ تقدیم انقلاب اسلامی کرد.
منبع: زندگي و مبارزات شهيد آيت‌الله بهشتي/ تاليف علي کردي.- تهران: مرکز اسناد و انقلاب اسلامي، ‎۱۳۸۵.

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید