30 مرداد/ روز بزرگداشت علامه محمد باقرمجلسی
مادرش دختر صدر الدین محمد عاشوری است که خود از پرورش یافتگان خاندان علم و فضیلت بود. مجلسی در خاندانی رشد و نمو کرد که از نیمه قرن پنجم هجری به تشیع در میان مردم مشهور بودند و بسیاری از افراد این خانواده در قرن دهم و یازدهم از دانشمندان معروف زمان به شمار میرفتند. پدربزرگش(( ملا مقصود)) از دانشمندان با تقوا و از مروجین مذهب تشیع بود. وی به خاطر کلام زیبا و اشعار دلنشین و رفتار و گفتار نیکو در محافل و مجالس به(( مجلسی)) لقب یافته بود و خاندان عالیقدر آنان نیز به این نام شهرت یافته بودند.
درس و بحث را در چهار سالگی نزد پدر آغاز کرد. نبوغ سرشار او به حدی بود که در چهار ده سالگی از فیلسوف بزرگ اسلام ملا صدرا اجازه روایت گرفت. از جمله استادان او میتوان علامه حسن علی شوشتری، امیر محمد مومن استر آبادی، ملا محسن فیض کاشانی و ملا صالح مازندرانی را نام برد.
مجلسی در مدرسه ملا عبد الله به اقامه نماز و تدریس میپرداخت و بعد از رحلت پدر بزرگوارش در مسجد جامع اصفهان به اقامه نماز و درس دادن مشغول شد. در پای درس او بیش از هزار طلبه مینشستند. علامه در مسیر احیای علوم اهل بیت( ع) راه استادش فیض را در پیش گرفت و با رها کردن علوم عقلی به سوی روایات و احادیث شتافت و در اولین قدم(( کتب اربعه)) را به صحنه درس و بحث کشاند. وی طلاب را که مدتها از روایات و احادیث جدا بودند به مطالعه و تحقیق در روایات تشویق کرد و برای حفظ و نگهداری کتب اربعه از گزند حوادث روزگار و تحویل دادن آنها به نسل فردا بدون هیچ گونه کم و کاستی و تحریف، طلاب را تشویق به نوشتن کتب اربعه نمود و در ازای تحویل دادن هر نسخه به آنها جایزه میداد. علامه مجلسی برای جلوگیری در از بین رفتن کتب احادیث و روایات، تلاش همه جانبهای برای به دست آوردن آثار تشیع آغاز کرد به گونهای که او در این تلاش وسیع دویست اصل( و منبع مکتوب) از اصول چهارصدگانه معتبر شیعه را به دست آورد و نفیسترین کتابخانه تشیع را گرد آورد.
علامه مجلسی با خود چنین اندیشید که باید گهرهای اهل بیت را که از اطراف جمع کرده است در قالب محرابی زیبا به نام(( بحار الانوار)) بگنجاند تا نه تنها طلاب بلکه تمام شیعیان به کلام اهل بیت( ع) روی آورده و درست را از نادرست تشخیص دهند. از این رو دست به کار عظیمی زد و شروع به نگارش این دائرهالمعارف بزرگ تشیع نمود، تا هر زمان هر مکتبی درباره هر مطلبی کلامی را از اهل بیت( ع) خواست به آن مراجعه نماید.
کتاب بحار الانوار شامل هزاران حدیث است. حضرت امام خمینی( ره) درباره بحار الانوار میفرماید: (( بحار خزانه همه اخباری است که به پیشوایان اسلام نسبت داده شده ....))
علامه مجلسی با توجه به نیاز فرهنگی مردم زمان خود دست به تالیف کتابهای گوناگون زد، از جمله آنها میتوان بحار الانوار، حق الیقین، عین الحیاه، حلیه المتقین و غیره را نام برد. علامه مجلسی هیچگاه قلم- این سلاح حوزوی- را از خود جدا نمیساخت. وی جلد بیست و دوم بحار الانوار را در نجف اشرف بعد از مراجعت از سفر حج تالیف نمود و در مراجعت از سفر خراسان در بین راه ترجمه خطبه امام رضا( ع) و رساله و جیزه رجب را نگاشت.
علامه مجلسی قهرمان عرصه سیاست است. علامه پس از فوت مرحوم ملا محمد باقر سبزواری در سال1090 هجری به منصب شیخ الاسلامی دست یافت و در این مسند خدمات بسیاری را در مقولههای گوناگون سیاسی و اجتماعی به ایران و تشیع نمود. بزرگترین کار علامه مجلسی در صحنه سیاست که به نفع تشیع و مکتب آن ختم شد مبارزه با صوفیان بود.
پس از مرگ شاه سلیمان، حسن میرزا( سلطان حسین) بر تخت نشست. شاه در وقت تاجگذاری به صوفیان اجازه نداد چنانچه مرسوم بود شمشیر را به کمر او ببندند و علامه مجلسی را پیشخواند و درخواست کرد که این تشریفات را او انجام دهد. علامه مجلسی در تالار آینه این مراسم را انجام داد. شاه رو به علامه کرد و گفت: (( به ازای این خدمت چه تقاضایی داری و چه پاداشی میطلبی؟))
علامه مجلسی چیزی را گفت که عظمت روح بلند و دیدگاه وسیع سیاسی او را نشان داد. وی بر سه نکته تاکید ورزید. سه نکتهای که ملتهای بزرگ با آرمانهای متعالی را به زانو در میآورد و غبار ذلت و خواری را بر پرچمشان مینشاند: (( فساد، تفرقه و بیتفاوتی نسل جوان)). پس رو به شاه کرد و گفت: (( تقاضا دارم شاه فرمانی صادر کند و نوشیدن مسکرات، جنگ میان فرقهها، همچنین کبوتر بازی را نهی فرماید. شاه با رضایت خاطر پذیرفت و فوری فرمانی را به همان مضمون صادر کرد)).
علامه همچنین او را ترغیب کرد که فرمانی دیگر برای طرد صوفیان از شهر امضا کند. این پیروزی بزرگی برای علامه مجلسی و نجات ایران در آن وضعیت حساس بود که در غرب عثمانیها، در شرق ازبکها، در جنوب شرقی گورکانیها و در شمال روسها و در جنوب شرکتهای هلندی و هند شرقی چشم طمع به آن دوخته بودند.
نکته مهمی که در سیاست علامه مجلسی در دربار به چشم میخورد این است که در زمان علامه مجلسی هیچ برخوردی بین ایران و همسایگان اهل سنت رخ نداد و به هیچ یک از ولایتهای اهل تسنن ایران از سوی شیعیان تعدی نشد و ایران در کمال آرامش به سر برد. اما هنگامی که علامه مجلسی در 27 رمضان 1111 ق. چشم از جهان فرو بست شمارش معکوس سقوط دولت صفویه آغاز شد و در همان سال ولایت قندهار سقوط کرد.
پیکر پاک علامه مجلسی در کنار مسجد جامع اصفهان و جنب مدفن پدر فرزانهاش مولی محمد تقی مجلسی به خاک سپرده شد و زیارتگاه شیعیان جهان گردید.
منبع: گلشن ابرار: خلاصهاي از زندگي اسوههاي علم و عمل/ تهيه و تدوين جمعي از پژوهشگران حوزه علميه قم؛ زير نظر پژوهشکده باقرالعلوم.- قم: نشر معروف، ۱۳۷۹.