وفات حضرت رقیه (س) دختر سه ساله حضرت امام حسین(ع) در خرابه شام( 61هق)
به هر نحوی بود زنها او را آرام میکردند و میگفتند: پدرت به سفر رفته است. تا آنکه او را از کربلا به کوفه و از کوفه به شام بردند. در بین راه از رنج شتر سواری بسیار آه و زاری میکرد.
هنگامی که به شام رسیدند سنگشان زدند، کتک خوردند، مجلس یزید پلید را دیدند، زخم زبان شنیدند و در ویرانه منزل کردند و دل نازک آن مظلومهی صغیره در خرابه به درد آمد. نه فرشی، نه چراغی، نه آبی، نه غذایی، روز در مقابل آفتاب و شب در مقابل سرما لحظهای آسوده نبودند. در یکی از شبها رقیه(س) شور دیدن پدر به سرش زد. در کنج خرابه، زانوی غم بغل گرفت و سر بی کسی به زانو نهاد و از هجران پدر و غربت خود اشک ریخت. زنان و کودکان به گریه افتادند. یزید از خواب بیدار شد و از ماجرا سوال کرد. وقتی علت ماجرا را به او گفتند، دستور داد سر مطهر امام حسین(ع) را برای آن دختر سه ساله ببرند و در کنار او بگذارند. بعد ازآن حضرت رقیه(س) بسیار بیتابی و گریه نمود تا به دیار باقی شتافت.
منبع:
1- ستاره درخشان شام، حضرت رقيه دختر امام حسين (ع)/ تاليف علي رباني خلخالي.- قم: مکتب الحسين، ۱۳۷۷.
2- مقتل حضرت رقيه سلامالله عليها، حضرت رقيه عليهاالسلام از ولادت تا شهادت/ محمد علي (مسعود) قاسمي.- قم: طوباي محبت، ۱۳۹۴.