29آذر/ روز تجلیل از شهید تندگویان
جواد در محیط ساده خانواده آموخت که معیار اصلی و هدف واقعی زندگی تجمل و رفاه نیست؛ بلکه غیر از مادیات، ارزشهای والاتر و برتر دیگری نیز وجود دارد. به همین دلیل در طول زندگی خود هیچ گاه اجازه نداد وسیله برای او هدف شود.
دوران کودکی و نوجوانی و جوانی شهید تندگویان، چه در دبستان و چه هنگام تحصیل در دبیرستان و دانشکده، رنگی از رفاه نداشت. وی بیشتر خرج تحصیل خود را در دوران دبیرستان، از راه کار کردن و تدریس خصوصی ریاضی، عربی و زبان انگلیسی تامین میکرد.
شهید تندگویان به راحتی از سد کنکور گذشت و وارد دانشکده نفت آبادان شد. شهید تندگویان در ابتدای ورود به انجمن اسلامی دانشکده نفت آبادان با علی اصغر لوح یکی از دانشجویان این دانشکده، عقد اخوت بست و این دوستی و یکدلی تا آخرین روزی که به اسارت نیروهای متجاوز بعث عراق درآمد؛ ادامه داشت.
دوست دیگر وی آزاده سرافراز مهندس بهروز بوشهری است. در زمان رژیم پهلوی بارها دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت. در شکنجه چندین بار پیشانی و نقاط حساس بدن او را شوک داده بودند و با مته برقی پایش را سوراخ کرده بودند، که یکی از علائم شناسایی بدن مطهرش همین آثار بود.
نسبت به امام خمینی(ره) عشق میورزید و از سالها قبل مقلد ایشان بود. وی نسبت به سرسری گرفتن مسائل اعتقادی بسیار حساس بود.
شهید تندگویان در سال 1347 به دانشکده نفت آبادان وارد شدند و از همان زمان فعالیت خود را در انجمن اسلامی شروع کردند و به تدریج دامنه همکاری خود را با انجمنهای اسلامی دانشگاههای صنعتی تهران، شیراز و انجمنهای اسلامی اروپا و کانادا و کشورهای غربی گسترش دادند. در 13 آبان 1352 در پالایشگاه تهران دستگیر و به یک سال زندان محکوم گردیدند. در آبان ماه 1353 از زندان آزاد شدند، و با درجه سرباز صفر به شیراز اعزام گردیدند. سپس در شرکتی شروع به کار نمودند که پس از مدت کوتاهی، به دلیل نقص پرونده اخراج شدند و مدتی را به رانندگی گذراندند. سپس در کارخانه پارس توشیبا استخدام و تا سال 1356 مشغول بودند. در این سال به مدرسه مدیریت وابسته به هاروارد، وارد و از آنجا در رشته مدیریت فوق لیسانس گرفتند و دوباره در شرکت پارس توشیبا شروع به کار کردند. در آذر ماه 1358 به دعوت آقای مهندس معینفر به شرکت نفت رفته و به عنوان نماینده قائم مقام وزیر نفت در آبادان، مشغول به کار شدند.
در تیر ماه 1359 به سرپرستی موقت مناطق نفت خیز منصوب و مشغول به فعالیت شدند. شهید تندگویان در فعالیتهای تخصصی نفت کار چشمگیری انجام دادند، که مورد توجه محافل بینالمللی قرار گرفت و آن، مهار گاز یکی از چاهها بود.
محمد جواد تندگویان، وزیر نفت ایران به همراه بهروز بوشهری و محسن یحیوی و چند نفر دیگر در تاریخ 9 آبان سال 1360 در نزدیکی پالایشگاه آبادان به اسارت نیروهای عراقی درآمد. در آن زمان دولت عراق اعلام نمود که نیروهای عراقی طی یک عملیات از قبل طراحی شده، وزیر نفت ایران را دستگیر نمودند. اما با توجه به اظهارات زندانیان ایرانی، سربازان عراقی تا موقعی که تندگویان خود را معرفی ننموده بود، او را نشناخته بودند و پس از این که وی از ترس کشته شدن همراهان، خود را معرفی نمود آنها به هویت وزیر نفت ایران پی بردند. سیاست رژیم بعثی عراق در مورد شهید تندگویان، سیاست بهره برداری تبلیغاتی از اسارت او بود. در آغاز با نشان دادن چهره شهید تندگویان در یکی دو نوبت از تلویزیون بغداد، رژیم بعثی کوشید تا این امر را برای خود، موفقیتی بزرگ در جبهه جنگ به شمار آورد؛ اما به خاطر شکنجهها و آزارهای بسیاری که بر او وارد میآورد، مانع از دیدار نمایندگان صلیب سرخ و یا مقامات بینالمللی از وزیر نفت ایران میگردید. تاریخ اسارت شهید تندگویان نهم آبان 1360 است، اما تاریخ شهادت مظلومانه او را کسی نمیداند. به شهادت عکسهایی که در لحظه تحویل پیکر شهید تندگویان، و حتی بعدها در ایران، از این پیکر مطهر گرفته شده است، این شهید بزرگوار لبخندی روشن بر لب داشت. قصه اسارت و شهادت او، قصه مهجوری و مشتاقی است. سرباز انقلاب با اسارت و شهادت خود ماجرای مظلومیت ملت ایران را به گوش همگان رساند. یادش گرامی باد.
منبع: زنده عشق: زندگینامه شهید محمد جواد تندگویان.- تهران: روابط عمومی شرکت ملی گاز ایران. 1395.