۱۳۹۹-۱۰-۲۹

27دی/ شهادت نواب صفوی، طهماسبی، برادران واحدی و ذوالقدر از فداییان اسلام ( 1334-ش)

سید مجتبی نواب صفوی در سال 1303 در محله خانی آباد تهران در یک خانواده متدین پا به جهان گذاشت. او سنین کودکی را در همان محله طی نموده و دوران تحصیل ابتدایی را در(( دبستان حکیم نظامی)) گذرانیده، سپس وارد(( دبیرستان صنعتی)) گردید و پس از مدتی به منظور تکمیل تحصیلات خویش از طریق اهواز، آبادان، بصره به نجف رفت.

شهید نواب صفوی بعد از شهریور 20، نبرد مسلحانه را تنها راه رهایی خلق‌های مسلمان از دست استکبار پیشنهاد نمود و خود در این راه گام نهاد و گروه فدائیان اسلام را تاسیس نمود. فدائیان اسلام نه تنها از لحاظ تئوری مخالف رژیم سلطنتی استبدادی پهلوی بودند، بلکه در مرحله عمل نیز به جای تلف کردن وقت، یا هدر دادن یک گلوله در کشتن یک پاسبان یا ژاندارم- که خود انسان‌هایی مستضعف و برده نظام طاغوتی حاکم بودند- به اعدام انقلابی کسانی می‌پرداختند که وجود یا بقای آنها بر بنیاد حاکمیت و استقلال ملی- اسلامی ما لطمه می‌زد.
کسروی بنیانگذار مذهبی ضد شیعی، با ماهیت استعماری، هژیر وزیر دربار وقت و وابسته به انگلیس، ژنرال رزم آرا نخست وزیر استعمار و مخالف ملی شدن صنعت نفت و حسین علاء قره، نوکر دربار و عامل پیوند ایران به پیمان نظامی بغداد( سنتو) از جمله کسانی هستند که به حکم دادگاه انقلاب اسلامی و به دست رزمندگان برومند اسلام و به فرمان مجاهد کبیر مسلمانان، شهید نواب صفوی مورد حمله واقع شده‌اند.
در تحلیل تاریخی و با تکیه بر اسناد به دست آمده جای تردیدی باقی نخواهد ماند که آغازگران نبرد مسلحانه در ایران، نه گروه سیاهکل بوده‌اند و نه دیگران، بلکه این(( فدائیان اسلام)) بودند که قبل از تولد رهبران گروه‌های مدعی و طلبکار، به نبرد مسلحانه دست زدند و تبلور تداوم آن، با اعدام انقلابی خائن دیگری به نام حسنعلی منصور( نخست وزیر وقت شاه و عامل احیای کاپیتولاسیون) به وسیله افراد باقیمانده فدائیان اسلام در سال 1342 نشان داده شد.
بعد از اینکه مسئله(( پیمان بغداد)) و الحاق ایران به این پیمان نظامی امپریالیستی پیش آمد، قرار بر این شد که عامل این خیانت، یعنی: (( حسین علاء))- نخست ‌وزیر و قره نوکر شاه- اعدام شود، و اجرای حکم را(( مظفر ذوالقدر)) به عهده گرفت، ولی در اقدام خود موفق نگردید.
علاء بلافاصله، برای اثبات نوکری هرچه بیشتر خود و اربابش شاه به امپریالیسم غرب، با سر باندپیچی شده! عازم بغداد گردید، ولی برادر شهید عبدالحسین واحدی هم، همراه برادر دیگر از راه قم- اهواز، عازم بغدادشد تا حکم صادره را در بغداد به مرحله اجرا درآورد. شهید واحدی شب قبل از حرکت به اهواز، در قم و در مدرسه حجتیه ماندند و صبح زود برای زیارت به حرم رفتند و بعد راهی اهواز گردیدند. ایشان به هنگام ورود به اهواز شناسائی و دستگیر شدند و ایشان را به تهران منتقل نمودند. شهید واحدی در تهران، در دفتر تیمور بختیار- جنایتکار عامل امپریالیسم- و به دست خود او، به شهادت رسید. پس از آن شهید نواب صفوی و شهید محمد واحدی که در منزل آیت الله طالقانی به سر می‌بردند، بنا بر آنچه که مرحوم آیت الله طالقانی نقل فرموده: (( صبح زود از منزل خارج شدند و رفتند. و یک ساعت بعد، مامورین به منزل مرحوم طالقانی ریختند تا برادران را دستگیر کنند، ولی کسی را نیافتند!))
سرانجام، شهید نواب صفوی و یارانش در منزل(( حمید ذوالقدر)) دستگیر شدند و پس از محاکمه نظامی- سفارشی!، در صبحگاه 27 دی ماه 1334 به دست دژخیمان شاه جلاد، تیر باران شدند. شهید نواب صفوی به همراه یارانش: سید عبدالحسین واحدی، سید محمد واحدی، خلیل طهماسبی و ذوالقدر شربت شهادت نوشیدند.
منبع:
1-زندگي و مبارزه نواب صفوي/ نوشته هادي خسروشاهي؛ به کوشش محمود خسروشاهي.- تهران: اطلاعات، ‎۱۳۸۶.
2-فدائيان اسلام، تاريخ، عملکرد، انديشه/ از مجتبي نواب صفوي؛ به‌کوشش هادي خسرو شاهي.- تهران: اطلاعات، ‎۱۳۷۵.

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید