نشانهها: قصههایی از زندگی امام رضا (عليه السلام)
کتاب در هفت فصل تهیه شده است: نشانهها، غیبت، انفاق، هجده عدد خرما، مردان حبشی، ولیعهدی و درد دندان. نویسندۀ خوش ذوق کتاب، این اثر را به زبان داستان نگاشته است و هر فصل را از زبان یکی از شخصیتهای حاضر در دوران امام رضا علیهالسلام روایت میکند. مانند فصل اول به روایت حسینبنعمرو، فصل دوم به روایت یونسبنعبدالرحمن بصرهای و...
در بخشی از کتاب میخوانیم:
برای نماز عصر عازم مسجدالنبی بودیم. در بین راه، پیرمرد گدایی از ما کمک خواست. هر دو بیتفاوت از کنارش گذشتیم؛ اما هنوز صدایش را میشنیدیم که در حق انفاقکنندگان دعا میکرد. ... ناگهان دست دوستم را گرفتم و از او خواستم بایستد. بعد به طرف مرد گدا برگشتیم. دست به جیب بردم، درهمی بیرون آوردم و به دست مرد گدا دادم و گفتم این پول را به تو میدهم تا در حق من دعا کنی. ...
در بین راه خوشحال بودم که با این کار، نظر دوستم را به خود جلب کردهام. او همیشه فکر میکرد که من آدم خسیسی هستم و به دیگران کمک نمیکنم. رو به او کردم و پرسیدم: تو چرا به این پیرمرد بیچاره کمک نکردی؟! دوستم گفت: چون به اندازۀ کافی پول نداشتم. تازه اگر هم داشتم، بهگونهای کمک میکردم که در انظار عموم نباشد. گفتم: چه فرقی میکند در کجا باشد؟ اتفاقاً باید در انظار عموم باشد تا دیگران ببینند و یاد بگیرند انفاق کنند! دوستم گفت: من از حضرت امام رضا علیهالسلام شنیدم که توصیه میکردند انفاق تا حد امکان، پنهانی باشد و تنها برای رضای خدا.
ابراهیم حسن بیگی این کتاب را نوشته است. وی که از نویسندگان فعال کشور بهشمار میرود در سال ۱۳۳۶ در بندر ترکمن به دنیا آمد. او با بیش از ۱۴۰ عنوان کتاب در موضوعات دینی، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و حوزۀ کودک و نوجوان از نویسندگان پرکار کشور محسوب میشود. آثار وی به زبانهای دیگر نیز ترجمه شده و توانسته است جوایز مختلفی ازجمله جایزۀ جهانی کتاب سال را بهدست آورده است.