سیما محمدپور دهکردی
۱۳۹۳-۰۷-۲۰
کرامت انسان از دیدگاه ملاصدرا و کانت (مبانی معرفتشناختی و وجودشناختی)
ک 342 م 128
در کتاب کرامت انسان از دیدگاه ملاصدرا و کانت، مبانی معرفت شناختی و وجود شناختی جایگاه انسان مورد بررسی قرار گرفته و عناصر کرامت انسان، به مثابه گفت و گو بین این دو فیلسوف، بررسی شده است.
(شأن) و (کرامت) انسان به عنوان حقی (طبیعی) و (ذاتی)، محور انسان شناسی فلسفی عصر حاضر است که ریشه در اندیشه گذشتگان دارد. ملاصدرا و کانت دو متفکری هستند که با دو رویکرد متفاوت به این دو موضوع پرداخته اند. ملاصدرا با نگرش وجودی به انسان و متأثر از آموزه های قرآنی و دینی خود، شأن (انسانی) انسان را در ارتباط با شأن (الهی) او تعریف و تبیین می کند. کانت با تأسیس بنیاد ما بعد الطیبعه اخلاق، انسان را موجودی (خود بنیاد) معرفی نموده، شأن فی نفسه و مستقل برای وی قائل است.
در این پژوهش، ابتدا مبانی معرفت شناختی و وجود شناختی جایگاه انسان مورد بررسی قرار می گیرد، سپس عناصر کرامت انسان، به مثابه گفت و گو بین دو فیلسوف، بررسی می گردد تا هم وجوه تفاوت و تشابه آن ها نمایان شود و هم، زمینه ای برای تعالی ایده و نظریه کرامت انسان فراهم آید.
عناوین این کتاب بعد از کلیات شامل سه بخش است؛ بخش اول مبانی معرفت شناختی و وجود شناختی انسان و جایگاه او در حکمت متعالیه ملاصدرا و فلسفه کانت است که از دو فصل: «مبانی معرفت شناختی انسان و جایگاه او درحکمت متعالیه ملاصدرا و فلسفه کانت» و «مبانی وجود شناختی انسان و جایگاه او در حکمت متعالیه ملاصدرا و فلسفه کانت» تشکیل شده است.
بخش دوم کرامت انسان در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با فلسفه کانت است که شامل چهار فصل: «عقلانیت، مبناییترین معیار کرامت ذاتی انسان»، «استقلال اراده و کرامت انسان»، «کمال پذیری و کرامت انسان» و «سعادت پذیری و کرامت انسان»است.
و بخش آخر، تأملاتی در باب کرامت انسان است که در سه فصل شامل: «کرامت، حق طبیعی مشترک و نخستین ضمانت اجرایی»، «برخی وجوه افتراق و تشابه آرای ملاصدرا و کانت در مبانی کرامت انسان» و «کرامت انسان، بحران انسانیت و معنویت» می شود.
افزودن دیدگاه جدید: