سید ابوالفضل رضوی
۱۳۹۳-۰۷-۲۸
فلسفه انتقادی تاریخ
ف593ر901
رخداد بی نظیر انقلاب اسلامی ایران در جهان دین گریز و بلکه دین ستیز قرن بیستم، نشانه بحرانی جدی در جریان سکولاریزه کردن حیات فردی و اجتماعی انسان ها به شمار می رود. هر چند فوری ترین اثر پیروزی انقلاب اسلامی تغییر نظام سیاسی بود اما روشن است که بدون پایه ها و مبانی فکری متقن و استوار، وقوع چنین تحول عظیمی ناممکن بود.
تحقیق حاضر به سازوکار پیدایش و تحول علم تاریخ می پردازد. بر خلاف فلسفه نظری تاریخ که سابقه ای بس طولانی داشته و می توان سابقه آن را تا شروع حیات جمعی انسان و دغدغه وی نسبت به هستی و حیات به عقب برگرداند؛ فلسفه انتقادی تاریخ، دانش جدیدی است که در قرن بیستم به بار نشسته و به مباجثی چون عینیت و جایگاه امر واقع در تاریخ، علیت در تاریخ، تبیین در تاریخ، تعمیم و قانونمندی در تاریخ، تفسیر در تاریخ، روش شناسی تاریخی و جایگاه رویکردهای مختلفی از قبیل رویکرد پوزیتیویستی و هرمنوتیکی در تاریخ می پردازد.
به لحاظ اهمیت، با توجه به ضرورت تولید علوم انسانی اسلامی و ماهیت بومی بخشیدن به این علوم، انجام پژوهشهایی از این دست می تواند در حک مدخلی، مبانی نظری لازم را فراهم کند و در تحکیم بنیان های اسلامی – ایرانی این دسته از علوم تأثیر گذار باشد.
افزودن دیدگاه جدید: