حمزه واعظی
۱۳۹۳-۰۷-۲۰

هویت های پریشان

ه219و1/958
"هویت های پریشان" در زمینه فرهنگ و جامعه شناسی کاریست از چندین نگاه نو که میتواند یکی از سنگینترین و سنجیده ترین رهاوردهای حمزه واعظی در سال 2011 شمرده شود.این کتاب سه صد برگی بیشتر از دو صد سرنامه را به بررسی گرفته و خواننده را گام به گام سرگرم و دلگرم میسازد. مایه های کتاب به شیوه Observational Research در نه بخش پیوند یافته اند. در گزینه نخست، دیباچه های چشم آزار سرشار از استعاره های بلند بالای بیدلی، نمادهای شاملووار و انبوهی از صنایع بدیعی یکی پی دیگر رندانه چیده میشوند، چنانکه گویی نویسنده در پوشش نوشته سیاسی/ اجتماعی میخواهد آگاهی ادبیش را با هفت قلم تظاهر به تماشا نهد. در این شیوه رنگین، ارزیابی پلان پنجساله اقتصادی افغانستان نیز با مصراعهایی از مولانا رومی یا حافظ شیرازی آغاز میشود و گزارش مبارزه با مواد مخدره یا حشرات مضره با کلکسیونی از نقل قولهای رولان بارت، ژاک دریدا، میشل فوکو و مارتین هایدگر، و به دنبالش افسانه ها و آرایه هایی چون ملت شهید پرور، معارف پرور و مهماننواز و سپس همان "قلل شامخ" و "ستاره های تابناک" چندین سده تا در فرجام میرسد به سوژه یی که پیشاپیش در سایه پژمرده است. نویسنده "هویت های پریشان" با فشرده نویسی پژوهشگرانه، از سرگردانی خواننده کاسته است. زنجیره موضوعی (تماتیک) گرههای سفت دارند و بسیاری از پرسشها به جاهای خود شان پاسخ مییابند. "هویت های پریشان" با آنانی که از مقوله ها و دانشواژه های جامعه شناسی آگاهی پیشرفته تیوریک ندارند، نیز به سادگی سخن میگوید، زیرا ارزش آموزشی، بهترین ویژگی این پروژه نوشتاری است.در آشفته بازار رسانه های جنجالزده کنونی، نوشتن پاره های زیرین (برگهای 208 و 209) دلیری واعظی میخواهد: "ناداری و ناکامی امروزینه میتواند انگیزه توسل به داراییهای گذشته را تجدید نماید. فقر فرهنگی، پسماندگی اجتماعی، ناکامیهای اقتصادی، ناشکفتگی سیاسی و ناگشودگی اندیشه جمعی در افغانستان، دلایل و زمینه های فرهنگی تمسک به پدیده "گذشته گرایی" را در میان جامعه قبیله یی این کشور به حد کافی رونق داده است. گذشته گرایی مبتنی بر یک رشته پندارهای ذهنی و تصورات و خاطرات اجتماعی است و ریشه در سرگذشتهای تاریخی و سرشت فرهنگی/ اجتماعی یک جامعه دارد که خلاهای روانی و ناتوانیهای موجود خود را با آدرس دادن و پناه بردن به نشانه ها و انگاره های مسبوق میپوشاند. تصویرپردازی و خیال انگیزی نسبت به آنچه تصور میشود، مایه شکوه اجتماعی شوکت فرهنگی و توانگری سیاسی در گذشته تاریخی بوده، موجب میگردد که حس حقارت و حسادت ناشی از نابرخورداریهای عهد جاری را به آرامش و رهایش برساند. در افغانستان این خصلت به فرهنگ عمومی تبدیل و به بازتولید مفاهیم و مبانی ذیل منجر گریده است: (الف) افتخار به نسبهای انتزاعی، (ب) افسانه پردازی و (ج) پندار غنامندیحمزه واعظی در این کتاب نه در نقش "تاریخنگر تحلیل نویس" چهره می افروزد و نه در سیمای "تاریخنگار گزارشگر". رفتار او با رخدادهای دیروز و امروز بازشناسانه و بازشناسایانه است، درست آنچه کم داریم: همانی که در باخترزمین میگویند: تاریخپردازی در پرتو فرهنگ با بازنویسی زنجیره داد وستدها، آمیزش و دگرگونی اندیشه ها و پارامترها، آویزه های روانشناسی اجتماعی و هر آنچه در این زمینه میگنجد.پاره هایی از "هویت های پریشان"، به ویژه جاهایی که اندکی گسترش و گشایش میخواهند، خیلی فشرده و گاه "تلگرافیک" نوشته شده اند. نارساییهای تکنیکی1. ) یکدست نبودن نگارش "سالها": در "هویت های پریشان" گاه با یکهزار و سه صد و چند خورشیدی و گاه با یکهزار و نهصد و چند یا دوهزار و چند ترسایی رویاروییم. (2. با آنکه بیشترین "رویکردها" برگرفته از متن و منبع نخستین اند، چند جا به رویکردها و سرچشمه های وامگرفته یا نمودار در نوشته های دیگران بسنده شده است
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید