حسن رضا رفيعي
۱۳۹۷-۰۹-۲۸

پژوهشي ادبي - تاريخي در ناميابي كهندژ گوراب و دشت ملاير در داستان ويس و رامين

رن/و 278 ف 22/ 1 فا 8

آثار بزمي و عاشقانه بخشي از ادبيات هر كشور و ملتي را تشكيل مي دهند كه جاذبه هاي خاص خود را دارند. ادبيات فارسي ايران از اين حيث يكي از غني ترين بخش هاي ادبيات بشري و در بين ادبيات ملل از بي نظيرترين است. مثنوي ويس و رامين از ويژگي هاي خاص و منحصربه فردي برخوردار است كه برجسته ترين آثار بزمي ادبيات پربار فارسي فاقد آن است.

ويس و رامين سرودۀ فخرالدين اسعد گرگاني اولين منظومۀ ادبيات بزمي يا غنايي ايران به زبان فارسي است كه در دورۀ سلطان طغرل بك، اولين فرمانرواي سلجوقي از زبان پهلوي به شعر فارسي ترجمه شده است. اهميت اين منظومه در آن است كه رفيع ترين قله توليد ادبيات غنايي فارسي، يعني نظامي گنجوي، يك سده بعد از سرايش ويس و رامين از اين اثر عاشقانه تأثير پذيرفته و منظومۀ خسرو و شيرين را بر وزن آن سروده است. بخش هاي زيادي از رخداد داستان ويس و رامين، كه مي توان آن را يك داستان بلند يا رمان عاشقانه شعري توصيف كرد، در حوزه جغرافيايي ملاير امروز اتفاق افتاده است. اصلي ترين حوزه جغرافيايي رخدادهاي داستان شامل دو نقطه است: مرو در خراسان بزرگ و اطراف آن و كشور ماه يا ماد در سرزمين كوهستان و اطراف آن.

در فصل يكم به طور گذرا به زندگي فخرالدين اسعد، سراينده و خاستگاه او، چگونگي پيدايش و ترجمه و سرايش داستان از زبان پهلوي به شعر فارسي و گزيده اين داستان بلند اشاره مي شود.

در فصل دوم با رويكرد پديدار شناسانۀ ادبي و تاريخي و استفاده از روش تحليل محتوا، شخصيت ها و چگونگي روابط در داستان مورد واكاوي و تجزيه و تحليل قرار مي گيرد.

در فصل سوم از نظر شكلي و محتوايي اشتراك و افتراق اشخاص و مكان ها و رخدادهاي اين داستان با داستان هاي مشابه به طور مختصر و گذرا به چند نمونه اشاره شده است.

در فصل چهارم دربارۀ زمان تقريبي و مكان هاي احتمالي داستان، به خصوص در سرزمين ماه يا ماد و اطراف آن به مطالبي اشاره مي شود.

نظر به محدوديت نامجاي گوراي در اين پژوهش، در فصل پنجم به آن دسته از وقايع اشاره مي شود كه در گوراب و دشت ملاير اتفاق افتاده است.

در فصل ششم نگارنده به دنبال آن است تا بگويد كشور ماه آباد و دشت نهاوند و دشت ماه، همان دشت پهناور امروزين ملاير است كه در زمان وقوع داستان مركز آن گوراب بوده است. گورابي كه در گذشته حضور درخشاني در تاريخ ايران داشته است و امروز نيز همچنان وجود دارد.

در فصل هفتم وضعيت كنوني روستاي گوراب و نتايج كاوش هاي باستان شناسي در كهندژ آن و همچنين جغرافياي تاريخي اين نامجاي باستاني و مناطق اطراف آن كه به نوعي به داستان و شخصيت هاي آن ارتباط پيدا مي كنند، تشريح و بررسي شده است.

همچنين تلاش شده تا از اماكن باقي مانده كه به نوعي از آنها در اين داستان يادشده مانند دژ گوراب و آتشكدۀ آذربرزين مهر و همچنين تنديس هاي يافت شده در شهر اشكاني هترا (الحضر) كه در شمال غرب و عراق فعلي مورد كاوش قرار گرفته است، تصاويري تهيه و در محل هاي مناسب درج گردد تا مخاطب در جريان وضعيت كنوني اماكن و پوشش دلاوران و شخصيت هاي درباري آن زمان قرار گيرد.

بررسي تاريخ ادبيات شيعه در ديوان حزين لاهيجي/ تاليف محمدرضا حصاركي، منصور اماني، سيده شهناز سليماني.- شهر قدس: دانشگاه آزاد اسلامي، واحد شهر قدس؛ تهران: دانشگاه آزاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۹۴.

ادبيات شيعي در آثار ارزنده شعرا و نويسندگان موجب غناي زبان و ادبيات فارسي در ادوار مختلف تاريخ گرديده است. حزين لاهيجي در سرودن مراثي و مدح امامان شعرهاي فراواني سرود.

كتاب حاضر بر آن است تا در ديوان حزين به ادبيات شيعه از جمله ذكر ائمه اطهار و فضايل و مناقب آن خاندان، حماسه عاشورا و نظاير آن كه با طبع شعري شاعر، رنگ جاودانه به شعرش بخشيده، پرداخته شود و كه مشخص كند ميزان باورها و اعتقادات حزين لاهيجي به مذهب تشيع، چه تأثيري در اشعارش داشته و اين نمود متقابلا چه تأثير و نقشي در تاريخ ادبيات شيعه به جاي گذاشته است. از طرفي اين شاعر تا چه اندازه توانسته است اعتقادات شيعي خود را در شعر خود بازگو ند. از همين رهگذر جايگاه حزين لاهيجي در ادبيات شيعه ايران مشخص مي شود.

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید