۱۴۰۲-۰۸-۰۶

عاشقان ایستاده می میرند: زندگی نامه داستانی رزمنده شیردل لشکر زینبیون، شهید سید محمد خوشبو(عدیل)

کتاب عاشقان ایستاده می‌میرند نوشتۀ زهره شریعتی، زندگی‌نامۀ داستانی رزمندۀ شیردل لشکر زینبیون، شهید سید محمد خوشبو(عدیل) است.

      کتاب عاشقان ایستاده می‌میرند، نشان می‌دهد یک انسان چطور می‌تواند زندگی کند و به شجاعتی برسد که برای دفاع از اعتقاداتش از زندگی و عشقش به خانواده‌ بگذرد. این کتاب سرنوشت مردی است که شجاعت را معنا کرده است و با فداکاری، آن را به نسل‌های بعد آموزش می‌دهد. کتاب عاشقان ایستاده می‌میرند با زبانی روان و ساده، شرح فداکاری و شجاعت است برای تمام کسانی که در زندگی فراموش کرده‌اند عشق و باور به اعتقادات چگونه باعث پرواز انسان می‌شود.
       بخشی از متن کتاب: رفتم پیش مغیث و رایحه، گفتم: شما از این ماجرای مصدوم شدن عموعلی خبر دارید؟ رایحه گفت: آره، مصدوم شده. مغیث گفت: آره تو سوریه تیر خورده. با تعجب وصف ناشدنی و با کمی نگرانی و دلشوره گفتم: الان وقت شوخی نیست! از نگرانی و دلشوره حالم بد شد، ولی به خودم روحیه می‌دادم. مغیث اصرار کرد حرفش را باور کنم. اشک توی چشمانم جمع شد ولی گفتم چیزی نیست، حتماً زود خوب میشه، آره
      همان موقع صدای در شنیدم. شوهرعمه تو آمد. همه داشتند گریه می‌کردند. صدای هق‌هق بلند شد. بعد یکهو صدای شوهرعمه بلند شد و داد زد: «علی شهید شده» و بعد صدای گریه‌اش بلند شد. شوکه شدم. رنگ صورتم سفید شد. دلهره گرفتم. پاهام شل شد. هزار تا سؤال ریخت تو سرم، یعنی چی؟! شهید؟! کجا؟! چطوری؟! دارید شوخی می‌کنید؟! قلبم داشت می‌ایستاد. احساس کردم باید به یه گوشه برم. اشک‌هایم همین‌طور می‌ریخت. بچه‌ها به هم ریختند. مجتبی یه جور، مغیث یه جور، رایحه یه جور. عمار هم پیش مامان بود. چند هفته گذشت و ما برای وداع رفتیم. آن روز یک روز استثنایی برای من بود. اون روز بالاخره تونستم با عمو، آخرین خداحافظی را بکنم. اگر بخواهم یک جمله به عمو بگویم، این است: «هیچ وقت مأیوسم نکردی! ممنون.»

پدیدآور: زهره شریعتی
مشخصات نشر: قم: انتشارات شهید کاظمی،1398
مشخصات ظاهری: 200ص، مصور(رنگی)
شماره راهنمای دیویی: ش س 857خ084092/955
موجود  در تالار قفسه باز بانوان

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید