محمدیاصل، عباس
۱۳۹۳-۰۷-۲۰
جامعهشناسی کار و مدیریت صنعتی
ج353م36/306
شناخت علمی صنعت برای تحقق منافع سوداگری اقتصادی، چه در سطح کارگاه و کارخانه و چه در سطح مدیریت و برنامهریزی کلان اجتماعی، از عهده علوم انسانی- اجتماعی ساخته است. علوم انسانی- اجتماعی در توجه ویژه به صنعت می توانند درسهای زیادی به مدیران اقتصادی صنایع در سطوح خرد و کلان بیاموزند؛ درسهایی که در صورت به کار گرفته شدن، تاریخ ساز نیز میشوند و سمت و سوی تحولات اجتماعی را هم تعیین میکنند. صنعت به عنوان دستاورد ابزاری تکنولوژی در نقطه التقای گردش اعتباری اقتصادی و نقشمندی تخصصی ارگانیسمهای رفتاری میبالد. در عین حال تکنولوژی متاثر از فضای بوروکراتیک حائل میان تعلقات اشخاص و قدرت سیاسی بوده و نمیتواند مبرا از عملکرد آموزش و پرورش باشد که در میانه اجتماع و اجتماع جامعهای به کار تجهیز نیروی انسانی مشغول است. اقبال به مطالعه ابعاد انسانی- اجتماعی صنعت و صنعتگری، نشان از بلوغ فکری برآمده از ارزش افزوده عملکردهای صنعتی جامعه معاصر نیز دارد. از یک سو تعمیم توزیع این ارزش افزوده در میان مدیران و کارکنان صنعتی با ضرورت مطالعه و برنامهریزی علمی- پژوهشی بهبود روندهای صنعتی قرین شده و از طرفی الزام حضور کیفی در بازارهای جهانی با بهبود شرایط چانهزنی صنعتگران پیش آمده است.
افزودن دیدگاه جدید: